𝑯𝒆'𝒔 𝒏𝒐𝒕 𝒋𝒖𝒔𝒕 𝒎𝒚 𝒎𝒂𝒏, 𝒉𝒆'𝒔 𝒎𝒚 𝒉𝒐𝒎𝒆 𝒎𝒚 𝒓𝒆𝒔𝒕, 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 𝒂𝒏𝒅 𝒎𝒚 𝒔𝒂𝒇𝒆 𝒑𝒍𝒂𝒄𝒆
اون فقط مرد من نیست اون پناهگاه منه آشیونهی منه آرامش منه قلب من و امن ترین جاییه که دارم .️
「♡」
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی شیون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
“در شیون بے پایان این روزگار به من بگو که همچنان دوستم داری،دستانم را میان دستان گرمت بفشار تا بدانم هنوز تکیه گاهے مطمئن براے منے و مرا در آغوش بکش تا بدانم هنوز اغوشت منزلگاهِ قلب بے خانمانم است.
برهنه به بستر بیکسی مُردن، تو از یادم نمیروی
خاموش به رساترین شیونِ آدمی، تو از یادم نمیروی
گریبانی برای دریدنِ این بغضِ بیقرار، تو از یادم نمیروی
سفری ساده از تمامِ دوستتْ دارمِ تنهایی،
تو از یادم نمیروی
سوزَنریز بیامانِ باران، بر پیچک و ارغوان،
تو از یادم نمیروی
تو ... تو با من چه کردهای که از یادم نمیروی؟!
همه گریه کنید،شیون و زاری به راه اندازید
.
.
.
.
.
.
.چندی دیگر مودم ها خاموش و تلفن هایتان به کشوی والدین منتقل خواهد شد :D
مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت و طلا خرید . او طلاها را در گودالی در حیاط خانه اش پنهان کرد . او هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد . تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد . همسایه ، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت . روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت . او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد . رهگذری او را دید و پرسید : چه اتفاقی افتاده است ؟ مرد حکایت طلاها را بازگو کرد . رهگذر گفت : این که ناراحتی ندارد . سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست ، تو که از آن استفاده نمیکنی ، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد ؟ ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است . اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید پس به فکر دیگران نیز باشید . بخشش مال همچون هرس کردن درخت است . پول با بخشش زیادتر و زیادتر میشود . دارایی شما حساب بانکی تان نیست . دارایی شما آن مقدار از ثروت و داشته هایی است که برای یاری رساندن دیگران به گردش درمیآورید .
دلی که خانه مولا شود حرم گردد
کز احترام علی کعبه محترم گردد
من از شکستن دیوار کعبه دانستم
که هر کجا که علی پا نهد حرم گردد
هنوز روز خوش دشمن است تا آن روز
که ذوالفقار زبان علی دو دم گردد
دلی که جام بلا را کشیده تا خط جور
چه احتیاج که دنبال جام جم گردد
قبول خاطر خون خدا شدن شرط است
نه هر که مرثیهای ساخت محتشم گردد
عزای ماست که هر سال میشود تکرار
وگرنه حیف محرم که خرج غم گردد
نه هر که کشته شود میتوان شهیدش گفت
نه هر سری که به نی میرود علم گردد
حدیث عشق و وفا ناسروده میماند
مگر که دست علمدار ما قلم گردد
هنوز شعلهور از خیمههای عاشوراست
ز شور شیونی دل مباد کم گردد
محمدعلی مجاهدی (پروانه)
نگران نباش حال دلم خوب است !!!
…نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست
نه از شیون های مداومش ، به وقت خواستن تو …
آرام
جوری که نبینی و نشنوی
گوشه ای نشسته ،
و رویاهایش را به خاک می سپارد
وقتی از زندگی ببری،،وقتی آدم خاصت نخواد که آدم خاصت باشه،،وقتی دلخوشی نباشه،،وقتی فقط خودت باشی و خودت،،وقتی دیگران در عین پررنگشیون توی زندگیت،کمرنگ باشن،،وقتی بخوای همش بخوابی و از فکر کردن دور باشی،یعنی زندگیت مرده ... یعنی روحت مرده ... یعنی الکی میخندی که نگن این افسرده ست یا بیماری روحی داره ... یعنی تو و زندگیت و ارزوهات همه زیر خروارها خاک در حال جون دادنین و تو با یه لبخند دردناک به خودت میگی :
"تسلیت میگم"
باپول میشه خونه خرید ولی آشیونه نه...
رختخواب خریدولی خواب نه...
ساعت خریدولی زمان نه...
مقام خریدولی احترام نه...
کتاب خریدولی دانش نه...
دارو خرید ولی سلامتی نه...
خونه خرید ولی زندگی نه وبالاخره
میشه قلب خریدولی عشق نه...
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای....