«أشعر و کأننی أواجه أمورًا أکبر من طاقتی منذ فترة »
احساس میکنم مدتیست
که با چیزی بیش از توانم درگیر بودهام.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی طاقتی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
غمِ زمانه خورم یا فراقِ یار کشم
به طاقتی که ندارم، کدام بار کشم!
- سعدی
.
غـمِ زمانـه خـورمـ
یـا فـراقِ یـار کشـم
بـه طاقتی کـه نـدارمـ
کـدامـ بـار کشـم .
#سعـدی
.
گفته بودی درد و دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق رازداری ؟
کو دل پر طاقتی ؟
. .
گفته بودی درد و دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق رازداری ! کو دل پر طاقتی
#فاضل_نظری
نمی رنجم اگر کاخ مرا ویرانه میخواهد.......
که راه عشق....آری طاقتی مردانه میخواهد.........
دیشب
باز هم
بیطاقتیهای ندیدنت را
در گوش زمین
زمزمه کردم
نمیدانم اینبار چه پیش خواهد آمد
سونامی؟
زلزله؟
آتشفشان؟
...
زن به شیطان گفت
آیا آن مرد خیاط را می بینی؟...می توانی بروی و وسوسه اش کنی که
همسرش را طلاق دهد؟
شیطان آری...این کار بسیار آسان است
پس شیطان به سوی مرد خیاط رفت و به هر طریقی سعی کرد او را
وسوسه کند...اما مرد خیاط همسرش را بسیار دوست داشت و اصلا به
طلاق فکر هم نمی کرد!
پس شیطان برگشت و به شکست خود در مقابل مرد خیاط اعتراف کرد...
سپس زن گفت
اکنون آنچه اتفاق می افتد را ببین و تمام
زن به طرف مرد خیاط رفت و به او گفت
چند متری از این پارچه زیبا می خواهم.پسرم می خواهد آن را به معشوقه
اش هدیه دهد...
پس خیاط پارچه را به زن داد...
سپس آن زن به خانه مرد خیاط رفت و در زد و زن خیاط در را باز کرد و آن
زن به او گفت
اگر ممکن است می خواهم برای ادای نماز وارد خانه تان شوم...!
زن خیاط گفت
بفرمایید,خوش آمدید.
آن زن پس از آنکه نمازش تمام شد,بدون آنکه زن خیاط متوجه شود,پارچه
را پشت در اتاق گذاشت و از خانه خارج شد.
هنگامی که مرد خیاط به خانه برگشت,آن پارچه را دید و فورا داستان آن
زن و معشوقه پسرش را به یاد آورد و همان موقع همسرش را طلاق داد!
سپس شیطان گفت
اکنون من به مکر زنان اعتراف می کنم...!
و آن زن در جواب گفت
کمی صبر کن...نظرت چیست اگر مرد خیاط و همسرش را به یکدیگر
بازگردانم؟؟؟!!!
شیطان با تعجب گفت
چگونه؟؟!!!!!
آن زن روز بعدش به مغازه خیاط رفت و به او گفت
از همان پارچه زیبایی که دیروز از شما خریدم,یکی دیگر می خواهم...برای
اینکه دیروز برای ادای نماز به خانه زنی محترم رفتم و پارچه را آنجا
فراموش کردم و خجالت کشیدم که دوباره بروم و پارچه را از او بگیرم...!
سپس مرد خیاط که به اشتباه خود پی برده بود,نزد همسرش رفت و از او
عذر خواهی کرد و به خانه اش بازگرداند!!
علی اگرعلی شددلیل داشت هیچ گاه نگذاشت حتی قضاوت دیگران برروی رفتارش بادوستانش تاثیربگذارد...
شماچطور؟
گاهی دوستی ها ورابطه ها بخاطرکمی عجله کمی بی طاقتی، کینه،لجبازی و... ازبین می رود.
دوست من مراقب باش قبل ازقضاوت وقبل ازنابودی رابطه وشکستن دل ماجراراکامل بررسی کنی .
گاهی دوستانمان ازروی اشتباه و احساست باعث خراب شدن زندگی ما می شوند .
شماچطور؟
آیابخاطرکمی عجله ،کمی اعتمادزیاد دوستی رارنجانده ای؟
دلی راشکسته ای؟
مراقب باشید شیطان همه جاهست ودرهرلباسی
کم طاقتی عادت آن روزهایت بود این روزها برای گرفتن خبری از من عجیب صبور شده ای!
گفته بودی درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتی؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گـــــــــرفت
شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتـــــــــــی
تا نسیم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد
غنچهای در باغ پرپر شد ولی کــــــــو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره مــــــــاند
دور باد از خرمن ایمان عــــــــــــــــــــاشق آفتی
روزهایم را یکایک دیدم و دیـــــــــــــــدن نداشت
کاش بر آیینه بنشیند غبار حســـــــــــــــــــرتی
بسکه دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد
باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتــــــــــــــی
من کجا و جرئت بوسیدن لبهای تـــــــــــــــــــو
آبرویم را خریدی عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــی