کپشن های مربوط به طعام

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی طعام

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

ماه شعبان را باید ماهی آراستۀ به اخلاق نبوی تفسیر نمود.ماهی که در روایات صراحتاّ به ماه نبیّ مکرم اسلام(صلوات الله علیه و آله) تعلق دارد وامور نیکی چون صله رحم، اکرام و اطعام یتیم، عیادت مریض و درود و صلوات بر محمدو آل طاهرینش گوشه ای از یاری رساندن به خاتم الانبیاء محسوب می شوند.

پادشاهی را وزیری عاقل بود از وزارت دست برداشت
پادشاه از دگر وزیران پرسید وزیر عاقل کجاست؟


گفتند از وزات دست برداشته و به عبادت خدامشغول شده است
پادشاه نزد وزیر رفت و از او پرسید از من چه خطا دیده ای که وزارت را ترک کرده ای؟

☝️گفت از پنج سبب:

اول آنکه تو نشسته می‌بودی و من به حضور تو ایستاده می‌ماندم اکنون بندگی خدایی می‌کنم که مرا دروقت نماز هم ، حکم به نشستن می‌کند

دوم آنکه طعام می‌خوردی و من نگاه می‌کردم اکنون رزاقی پیدا کرده‌ام که اونمی خورد و مرا می‌خوراند

سوم آنکه توخواب می‌کردی و من پاسبانی می‌کردم اکنون خدای چنان است که هرگز نمی‌خوابد و مرا پاسبانی می‌کند

چهارم آنکه می‌ترسیدم اگر تو بمیری مرا از دشمنان آسیب برسد اکنون خدای من چنان است که هرگز نخواهد مرد و مرا از دشمنان آسیب نخواهد رسید

پنجم آنکه می‌ترسیدم اگر گناهی از من سرزند عفو نکنی، اکنون خدای من چنان رحیم است که گناهی کنم توبه ام را بپذیرد

آورده اند که شیخ جنید بغداد به عزم سیر از شهر بغداد بیرون رفت و مریدان از عقب او. شیخ احوال بهلول را پرسید. گفتند او مردی دیوانه است. گفت او را طلب کنید که مرا با او کار است. پس تفحص کردند و او را در صحرایی یافتند.

شیخ پیش او رفت و سلام کرد. بهلول جواب سلام او را داد و پرسید چه کسی هستی؟ عرض کرد منم شیخ جنید بغدادی. فرمود تویی شیخ بغداد که مردم را ارشاد می کنی؟ عرض کرد آری.

بهلول فرمود طعام چگونه می خوری؟ عرض کرد اول «بسم الله» می گویم و از پیش خود می خورم و لقمه کوچک برمی دارم، به طرف راست دهان می گذارم و آهسته می جوم و به دیگران نظر نمی کنم و در موقع خوردن از یاد حق غافل نمی شوم و هر لقمه که می خورم «بسم الله» می گویم و در اول و آخر دست می شویم.

بهلول برخاست و فرمود تو می خواهی که مرشد خلق باشی در صورتی که هنوز طعام خوردن خود را نمی دانی و به راه خود رفت.

مریدان شیخ را گفتند: یا شیخ این مرد دیوانه است. خندید و گفت سخن راست از دیوانه باید شنید و از عقب او روان شد تا به او رسید. بهلول پرسید چه کسی هستی؟ جواب داد شیخ بغدادی که طعام خوردن خود را نمی داند.

بهلول فرمود: آیا سخن گفتن خود را می دانی؟ عرض کرد آری. سخن به قدر می گویم و بی حساب نمی گویم و به قدر فهم مستمعان می گویم و خلق را به خدا و رسول دعوت می کنم و چندان سخن نمی گویم که مردم از من ملول شوند و دقایق علوم ظاهر و باطن را رعایت می کنم. پس هر چه تعلق به آداب کلام داشت بیان کرد.

بهلول گفت گذشته از طعام خوردن سخن گفتن را هم نمی دانی. پس برخاست و برفت. مریدان گفتند یا شیخ دیدی این مرد دیوانه است؟ تو از دیوانه چه توقع داری؟ جنید گفت مرا با او کار است، شما نمی دانید.

باز به دنبال او رفت تا به او رسید. بهلول گفت از من چه می خواهی؟ تو که آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را نمی دانی، آیا آداب خوابیدن خود را می دانی؟ عرض کرد آری. چون از نماز عشا فارغ شدم داخل جامه خواب می شوم، پس آنچه آداب خوابیدن که از حضرت رسول (ص) رسیده بود بیان کرد.بهلول گفت فهمیدم که آداب خوابیدن را هم نمی دانی. خواست برخیزد جنید دامنش را بگرفت و گفت ای بهلول من هیچ نمی دانم، تو قربه الی الله مرا بیاموز.

بهلول گفت: چون به نادانی خود معترف شدی تو را بیاموزم. بدان که اینها که تو گفتی همه فرع است و اصل در خوردن طعام آن است که لقمه حلال باید و اگر حرام را صد از این گونه آداب به جا بیاوری فایده ندارد و سبب تاریکی دل شود.

جنید گفت: جزاک الله خیراً! و ادامه داد: در سخن گفتن باید دل پاک باشد و نیت درست باشد و آن گفتن برای رضای خدای باشد و اگر برای غرضی یا مطلب دنیا باشد یا بیهوده و هرزه بود، هر عبارت که بگویی آن وبال تو باشد. پس سکوت و خاموشی بهتر و نیکوتر باشد و در خواب کردن، اینها که گفتی همه فرع است؛ اصل این است که در وقت خوابیدن در دل تو بغض و کینه و حسد بشری نباشد..

لقمان حكيم رضى الله عنه پسر را گفت:

"امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنويس . شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛ آنگاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور"

"شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند. ديروقت شد و طعام نتوانست خورد.

روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد.

روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد .

روز چهارم، هيچ نگفت .

شب، پدر از او خواست كه كاغذها بياورد و نوشته‏ها بخواند.

پسر گفت: امروز هيچ نگفته‏ام تا برخوانم.

لقمان گفت: "پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت، آنان كه كم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى"

ادمی که غرق شودقطعامیمیرد

.
.
چه دردریا

.
.
چه دررویا

لحن مردان در صد سال پیش
گستاخی مکن زن ،طعام بیاور
.
..
.
.
.
.
.
لحن مردان امروزی
جوجو امروز نوبت منه ظرف بشورم یا تو

ﻓﺮﻕ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﺍﯼ ﻗﺪﯾﻢ ﻭ ﺟﺪﯾﺪ:
ﻗﺪﯾﻤﺘﺮﻫﺎ ﻟﺤﻦ ﻣﺮﺩﻫﺎ:
ﮔﺴﺘﺎﺧﯽ ﻣﮑﻦ ﺯﻥ!! ﻃﻌﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭ.....
ﺍﻣﺎ ﺍﮐﻨﻮﻥ:
ﻋﺴﻠﻢ ﺍﻣﺸﺐ ﻇﺮﻓﺎ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﻨﻪ ﯾﺎ ﺗﻮ ((:

ﻓﺮﻕ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﺍﯼ ﻗﺪﯾﻢ ﻭ ﺟﺪﯾﺪ:
ﻗﺪﯾﻤﺘﺮﻫﺎ ﻟﺤﻦ ﻣﺮﺩﻫﺎ:
ﮔﺴﺘﺎﺧﯽ ﻣﮑﻦ ﺯﻥ!! ﻃﻌﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭ...
ﺍﻣﺎ ﺍﮐﻨﻮﻥ:
ﻋﺴﻠﻢ ﺍﻣﺸﺐ ﻇﺮﻓﺎ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﻨﻪ ﯾﺎ ﺗﻮ ((:

شب بيـدارى سبب لذت بخشـى خواب, و گرسنگى سبب خوش خواركى در طعام ناب است.

امام هادی (ع)

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

شعبان, باید, ماهی, آراستۀ, اخلاق, نبوی, تفسیر, نمود, روایات, صراحتاّ, نبیّ, مکرم, اسلام, صلوات, الله, علیه, تعلق, دارد, وامور, نیکی, اکرام, اطعام, یتیم, عیادت, مریض, درود, محمدو, طاهرینش, گوشه, یاری, رساندن, خاتم, الانبیاء, محسوب, شوند, پادشاهی, وزیری, عاقل, وزارت, برداشت, وزیران, پرسید, کجاست, گفتند, وزات, برداشته, عبادت, خدامشغول, دیده, کرده, آنکه, نشسته, میبودی, حضور, ایستاده, میماندم, اکنون, بندگی, خدایی, میکنم, دروقت, نماز, نشستن, میکند, میخوردی, نگاه, میکردم, رزاقی, پیدا, کردهام, اونمی, میخوراند, توخواب, میکردی, پاسبانی, چنان, هرگز, نمیخوابد, چهارم, میترسیدم, بمیری, دشمنان, آسیب, برسد, نخواهد, پنجم, گناهی, سرزند, نکنی, رحیم, توبه, بپذیرد, آورده, جنید, بغداد, بیرون, مریدان, احوال, بهلول, مردی, دیوانه, کنید, تفحص, کردند, صحرایی, یافتند, جواب, هستی, بغدادی, فرمود, تویی, مردم, ارشاد, چگونه, خوری, گویم, خورم, لقمه, کوچک, برمی, دارم, دهان, گذارم, آهسته, دیگران, موقع, خوردن, غافل, شویم, برخاست, خواهی, مرشد, باشی, صورتی, هنوز, دانی, خندید, شنید, روان, داند, حساب, مستمعان, رسول, دعوت, چندان, ملول, دقایق, علوم, ظاهر, باطن, رعایت, آداب, کلام, بیان, گذشته, برفت, دیدی, توقع, داری, دانید, دنبال, خوابیدن, فارغ, داخل, جامه, آنچه, حضرت, رسیده, فهمیدم, خواست, برخیزد, دامنش, بگرفت, دانم, قربه, بیاموز, نادانی, معترف, بیاموزم, بدان, اینها, گفتی, حلال, حرام, بیاوری, فایده, ندارد, تاریکی, جزاک, خیراً, ادامه, باشد, درست, برای, رضای, غرضی, مطلب, دنیا, بیهوده, هرزه, عبارت, بگویی, وبال, سکوت, خاموشی, بهتر, نیکوتر, است؛, کینه, بشری, نباشد, لقمان, حكيم, امروز, مخور, روزه, زبان, راندى, بنويس, شبانگاه, نوشتى, بخوان؛, آنگاه, روزهات, بگشا, نوشته, خواند, ديروقت, نتوانست, چنين, نخورد, گفته, آفتاب, طلوع, نگفت, كاغذها, بياورد, نوشتهها, بخواند, نگفتهام, برخوانم, سفره, بخور, قيامت, آنان, گفتهاند, خوشى, دارند, اكنون, دارى, ادمی, دردریا, دررویا, مردان, گستاخی, امروزی, جوجو, نوبت, بشورم, بيدارى, بخشى, گرسنگى, خواركى, امام, هادی,