خسته از آدما
تو لباس عروسکا :)
.. ..
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی عروسکا
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
خسته ام از عروسکا تو لباس آدما!!
Always live
این عروسکایی بود ک فشارش میدادی میگفت آی لاو یو
من فشارش میدادم میگفت تو مثل داداشمی /:
سلامتی ما دخترا...
که اگه نباشیم ...
تموم عروسکای دنیا بی مادر میشن!
رنگای صورتی توی مغازه ها خاک میخورن!
لواشک فروشیا ورشکست میشن!
خونه سوت و کور میمونه وکسی نیست جنگولک بازی در بیاره!
دیگه کسی نیست مامانا بهش غر بزنن!
پسرا دقققققق میکنن!
سوسکا افسردگی میگیرن چون کسی نیست ازشون بترسه!
توی یخچال ها جای سالاد خالی بود!
ظرف های شیشه ای و چینی چندین سال کار میداد و نمیشکست!
واقعا عجب چیزی هستیمااا!
خلاصه..کوچه تنگه...بله...دختر قشنگه بله..
دیروز دختر داییم ناگهان شروع به جیغ کشیدن کرد، سرآسیمه خودمونو رسوندیم دیدیم همه عروسکاشو چیده رو تخت میخواد با گوشی ازشون عکس بگیره،
چی شده النا جون
دیفونم کردن هر چی میگم به من نیگا کنین نیگا نمیکنن!
عروسکا :|O_o
اهالی منزل o∩_∩o
آقاپسری که میگی"دخـترخــوب"پیدا نمیشه:
دخترخوب تادیر وقت تو خیابونا نمیپلکه
*اونقدر نگات نمیکنه که بری سمتش
*کفشه 15 سانتی ومانتوی جلف نمیپوشه
ساپورت نمیپوشه که سفیدیه تنش تو آفتاب چشم همه رو به خودش خیره کنه
انقد لباس تنگ نمیپوشه که عقب و جلو مثل صندوق ماشین بزنه بیرون
*موهاشو رنگ نمیکنه واونقدرآرایش نمیکنه که نتونی قیافه ی اصلیش رو تشخیص بدی
*چشمک و عشوه وصدای نازک نداره وبادیدن ماشین مدل بالات لحنش عوض نمیشه
*اونقدردست نیافتنیه که برای رسیدن بهش حتی توان تلاش کردن هم نداری.نه با تو میپره نه با امثال تو پس اینقدر نگو که نیست
*تو اونقدر چشمت رو عروسکای خیابونی گرفته که"دخترخوب"تورو بیشتراز اونانمیدونه...
پس اینقد گیر الکی نده و آدم باش خودش میاد سر راهت
امروز خواهر زادم داشت با عروسکاش بازی میکرد یهو با گریه از اتاقش اومد بیرون....
میگم چی شده؟؟؟؟؟ میگه عروسکام منو بازی نمیدن!!!
عروسکا ... عروسکا ... کجایید ؟!
چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، خاطره هامو ورق می زنم..
یادش بخیر..
دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش.
دیگه تو کوچه خیابونا اثری از رد پای ترنادو نیست. روی در و دیوارهای شهر علامت z نمیبینم. حتی روی شکم چاق گروهبان گارسیا ها.
هنوز وقتی دریا می رم دلم یه غول خوشگل صورتی میخواد. دوست دارم محکم بشینم پشت سرندیپیتی و همه ی دریا رو زیر آبی بریم.
این روزا روی پاگرد پله ها هرچقدر هم منتظر بمونی ،حتی سایه ی بابالنگ درازو هم نمیتونی ببینی.
مادربزرگه اگه الان زنده باشه ، فکر کنم دیگه تنهاست. یا شاید با هاپوکمار. من از همون اول می دونستم هیچکس جز هاپوکمار از ته دل مادربزرگه رو دوست نداره.
دلم برای تام سایر و هاکلبری هم خیلی تنگه. رفیق هم رفیقای قدیم.
هنوزم وقتی یاد غربت و عشق گالیور میفتم دلم میگیره.
این روزا دیگه کسی واسه رسیدن هاچ به مادرش دعا نمیکنه.
اون موقعا ،آدم اخموها رو هم می شد دوست داشت. دلم برای کاکروی دوست داشتنیم تنگ شده. به دلم موند که یه بار تیم سوباسا رو شیش تایی کنن...
اون روزا هرچی اسفناج می خوردم ، بازوهام مثل بازوهای ملوان زبل قلمبه نمی شد..
هنوز کارهای خارق العاده ی کارگاه گجت خودمونو خیلی دوست تر دارم از آتیش بازی های این بِن تِن..
بشکن ! من نمیشکنم! چی بود چی بود؟ شیشه شکست!
شیشه نبود