یکی از دارک ترین قسمتای رپ
اونجاس که سورنا میگه :
"توی اوجِ لذتم،
عروسکم میشکست"

روزی که دختر دار بشوم
به دخترم میگویم منتظر نباش کسی خوشبختت کند، خودت برو دنبال خوشبختی...
بهش میگویم دخترم تو قراره روزی مستقل بشوی ...

من نمیخواهم بهش بگویم که آخرین مرحله موفقیت یک "دختر" در مملکتمان
عروس شدن و خانه بخت رفتن است!!
نمیخواهم دم به دقیقه در گوشش بخوانم
قراره روزی مادر بشوی ...
بهش میگویم عروسکم تو قراره انسان موفقی بشوی و در این راه نیازی نداری که عروس شوی ، احتیاجی نداری مردی با اسبی سفید بیاید دنبالت!!

مشکل ما این است که در گوش بچه هایمان از کودکی هی میخوانیم ؛ هی تکرار میکنیم که نهایتا یکی میاید و میگیرتت!
باور کنید موفقیت یک بانو در گروی
"عروس شدن" و "مادر شدنش" نیست...
به دخترهایمان یاد بدهیم...

ﺑﻴﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺪﺭ

ﻋﺰﻳﺰﻡ، ﻋﺮﻭﺳﮑﻢ، ﭘﺎﺷﻮ ﺑﺒﻴﻦ ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺧﺎﻧﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻬﺖ ﺻﺒﺢ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ ﺑﮕﻪ ﭘﺎﺷﻮ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ






ﺑﻴﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﭘﺴﺮﺍ ﺗﻮﺳﻂ ﭘﺪﺭ

ﻟﻨﮓ ﻇﻬﺮﻩ
ﭘﺎﺷﻮ ﺩﻳﮕﻪ ﻟﻨﺪﻫﻮﺭ.
ﻣﺮﺩﻩ ﺷﻮﺭ ﺧﺮﻧﺎﺳﺘﻮ ﺑﺒﺮﻩ
ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﺮﻱ ﺍﻥ ﺷﺎﺍﻟﻠﻪ


ﺑﻪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﻈﻠﻮﻣﻴﺖ ﭘﺴﺮﺍ، ﻳﮏ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺳﮑﻮﺕ��������������

ما دخترا از بدو تولد داریم مادری می کنیم!
تودوران بچگی واسه عروسکمون تو نوجونی واسه داداشمون تو جونی واسه شوهرمون تو میانسالی واسه بچمون تو پیری واسه نوه مون
دم هر چی مادر گرم; -)

دغدغه های پسر جوان:
کار ندارم، پول ندارم، سربازی نرفتم، ماشین و خونه ندارم، و...
دغدغه های دختر جوان:
لاک ناخونم پاک شده، مهری سرویس طلا خریده، دختر خاله ام ماشین داره، مامان غذای خوب نمی پزه، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

ﺧﺎﻟﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺭﻭ توی اتاق من ﺑﺨﻮﺍﺑﻮﻧﻪ، ﯾﻬﻮ ﺩﺧﺘﺮش زد ﺯﯾﺮ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻋﺮﻭﺳﮑﻢ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﻪ ﺟﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ. ﺧﺎﻟﻢ ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ ﻗﺮﺑﻮﻧﺖ ﺑﺮﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﮑﻦ ﺑﻪ ﻣﻤﺪ ﻣﯽ ﮔﻢ ﺑﯿﺎﺩ ﺑﺠﺎﯼ ﻋﺮﻭﺳﮑﺖ ﭘﯿﺸﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ !
ﺣﺎﻻ‌ ﻋﺮﻭﺳﮑﺶ ﭼﯿﻪ: ﺧﺮﻩ ﺷﺮﮎ !
من :/
دختر خالم:)
خالم :€
مرحوم پدرم :{

اتل متل جدایی...عروسکم کجایی؟/گاو حسن پریشون...یه دل داره پر از خون/عشقم که رفت هنستون...خونم شده قبرستون/یه عشق دیگه بردار...یه دنیا غصه بردار/اسمشو بزار بچگی... تا آخر زندگی/هاچین واچین تموم شد...عمر منم حروم شد!

دغدغه های پسر جوان :
کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و ...
دغدغه های دختر جوان :
لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

دخترک زل زده بود به خاک شلمچهگفت: شلمچه اگه عروسکمو بهت بدم بابامو بهم میدی؟