باید بروم و کمی دراز بکشم، خواب تنها علاج من است.
• مرشد و مارگریتا / میخائیل بولگاکف
شبتون بی غم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی علاج
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
ازم پرسید وقتی تنهایی، چقدر رویابافی میکنی؟ گفتم: زیاد، خیلی زیاد. گفت: باید این عادت رو ترک کنی وگرنه مشکلات روحیت علاج نمیشن.
ترک کنم؟ چطوری ترک کنم؟ من بیش از اینکه تو دنیای واقعی زندگی کنم، درگیر رویاها و داستانهای خیالیم هستم.
که عشقِ تو لاعلاجترین بیماریست،
و من تا استخوان به آن مبتلا.
مرا حتّی لحظهای آرزوی شفا یافتن از تو نیست.
. .
که عشقِ تو لاعلاجترین بیماریست،
و من تا استخوان به آن مبتلا.
مرا حتّی لحظهای آرزوی شفا یافتن از تو نیست.
. .
✿ کپشن خاص ✿
ما غمگینتر بودیم از آنان...
از آنان که آرامشان میکردیم،
از آنان که دردشان محرز بود و چشمها را به گریه وا میداشت.
درد ما را نمیشد دید، اما همچون زخمی بر روی استخوان، عمیق بود و هرثانیه جان خستهمان را میسوزاند، که راه میرفتیم و لنگ میزدیم، که دراز میکشیدیم و رنج میبردیم، که خوابمان نمیبرد، که شادی را احساس نمیکردیم، که لبخندهامان عمیق نبود...
درد ما مدتها، آرام آرام با گوشت و استخوان ما عجین شدهبود و ما به مزمنترین حالتِ یک انسان، غمگین بودیم.
داشتیم از درون میسوختیم و حوصلهای برای شرح و گریستن نداشتیم.
داشتیم از درون میسوختیم و دیگران را آرام میکردیم، مرهم میشدیم و دلداری میدادیم.
نا آرامترین بودیم و میگفتیم: آرام باشید، درست میشود.
و خودمان با درد لاعلاجی بر جان، ایستادهبودیم و باور داشتیم درست نمیشود...
#نرگس_صرافیان_طوفان
ما غمگینتر بودیم از آنان...
از آنان که آرامشان میکردیم،
از آنان که دردشان محرز بود و چشمها را به گریه وا میداشت.
درد ما را نمیشد دید، اما همچون زخمی بر روی استخوان، عمیق بود و هرثانیه جان خستهمان را میسوزاند، که راه میرفتیم و لنگ میزدیم، که دراز میکشیدیم و رنج میبردیم، که خوابمان نمیبرد، که شادی را احساس نمیکردیم، که لبخندهامان عمیق نبود...
درد ما مدتها، آرام آرام با گوشت و استخوان ما عجین شدهبود و ما به مزمنترین حالتِ یک انسان، غمگین بودیم.
داشتیم از درون میسوختیم و حوصلهای برای شرح و گریستن نداشتیم.
داشتیم از درون میسوختیم و دیگران را آرام میکردیم، مرهم میشدیم و دلداری میدادیم.
نا آرامترین بودیم و میگفتیم: آرام باشید، درست میشود.
و خودمان با درد لاعلاجی بر جان، ایستادهبودیم و باور داشتیم درست نمیشود...
#نرگس_صرافیان_طوفان
ز بیدردان علاجِ درد خود جُستن به آن مانَد
که خار از پا برون آرد کسی با نیش عقربها
. .
و چه درد لاعلاجیه این حسرت به دل موندن
✿ کپشن خاص ✿
به رسم آشنایی شرح حالم را نپرسیدی
ندانستی که درد من علاجی مختصر دارد
ز بے دردان علاج درد
خود جستن به آن ماند
ڪه خار از پا برون آرد
ڪسے با نیش عقرب ها
.. ..