عَوضی بودنو خوب یاد گرفتیم،
وَلی تویِ مرامه خستمون نیست...
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی عَوض
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
روزایِ سخت با #تُ رو
با روزای خوب با کس دیگه عَوض نمیکنم
. .
انسان آهِسته آهسته عقب نشینی میکند، هیچکس یکباره مُعتاد نمیشود، یکباره سقوط نمیکند، یکباره وا نمیدهد، یکباره خَسته نمیشود، رنگ عَوض نمیکند، تبدیل نمیشود و ازدست نمیرَود، زندگی بسیار آهسته از شکل میافتد و تِکرار خستگی بسیار موذیانه و پاورچین رِخنه میکند؛ قدم اول را اگر به سویِ حذف چیزهای خوب برداریم شک نکن که قدمهایِ بعدی را شتابان برخواهیم داشت .
#نادر_ابراهیمی
کسی که می رود،برنمیگردد
پُل ها آدم ها را عَوض میکُنند..
پسر خوبے بودم بِه مولا
از غرور مُتنفِر بودم
دِلَم سَنگ نَبود
پُستام جُک بود هَـه
یِه روزیه جایے یکے ولَم کَرد
دِلَم سنگ شُد
پُستام خَشم شُد
دُنیام بَد شُد
سَرد شُد
اونَم دیگه بے ارزِش شُد
بَرگَشت
ولے دیگِه دیرِه
تَک پَر عَوض شُد
قال المهدي (ع):
قَد آذانا جُهَلاءُ الشّيعَهِ وَ حُمَقاؤهُم ، وَ مَن دينُهُ جَناحُ البَعُوضَهِ اَرجَحُ مِنه...
ُ
نادانان و کم خردان شيعه و کسانی که پر و بال پشه از دينداری آنان برتر و محکم تر است ، ما را آزار می دهند...
مَن هَمینَم
نَه {چشمآטּ آبــﮯ} دارَم
نه {کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد}
هَمیشِه {کتآنـــ ــﮯ} مـﮯ پوشَم
روی {چَمَن هآ} غَلت میزَنَم
{عِشوه ریختَن} رآ خوب یادَم نَداده اَند
وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ
بوﮮ {اُدکُلنَم} مَستت نمیکُند
نگرآטּ پآک شدטּ {رُژ لَب} و {ریملَم} نیستَم
{لآک نآخن} هآیم اَز {هزآر مترﮮ} داد نمیزَند
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه {بلنَد} دآد میزَنم
{خدآیَم} رآ بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
و {بَعضـﮯ} آدم هآﮮ اَطرافَم
رآ هَم بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
شَبهآ پآیه پَرسه زَدن دَر {خیآبآטּ} و {مهمآنـﮯ} نیستَم
بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ {گوشـﮯ} پِچ پِچ کُنم
وَ بگویَم {دوستَت دآرَم}
وَلـﮯ اَگر بگویَم دوستَت دآرَم ،
دوست دآشتَنم {حَد ومَرزﮮ} ندآرَد
مَن {خآلِصآنه} هَمینَم...!...
مَن هَمینَم
نَه {چشمآטּ آبــﮯ} دارَم
نه {کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد{
هَمیشِه}کتآنـــ ــﮯ} مـﮯ پوشَم
روی {چَمَن هآ} غَلت میزَنَم
}عِشوه ریختَن} رآ خوب یادَم نَداده اَند
وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ
بوﮮ {اُدکُلنَم} مَستت نمیکُند
نگرآטּ پآک شدטּ {رُژ لَب} و {ریملَم} نیستَم
}لآک نآخن} هآیم اَز {هزآر مترﮮ} داد نمیزَند
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه {بلنَد} دآد میزَنم
}خدآیَم} رآ بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
و {بَعضـﮯ} آدم هآﮮ اَطرافَم
رآ هَم بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
شَبهآ پآیه پَرسه زَدن دَر {خیآبآטּ} و {مهمآنـﮯ} نیستَم
بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ {گوشـﮯ} پِچ پِچ کُنم
وَ بگویَم {دوستَت دآرَم} وقتـﮯ حتـﮯ
به تِعدآد حروف دوستَت دآرَم هَم ، {دوستَت نـدآرَم{
وَلـﮯ اَگر بگویَم {دوستَت دآرَم} ،
دوست دآشتَنم {حَد ومَرزﮮ} ندآرَد
مَن {خآلِصآنه} هَمینَم!...
مَن هَمینَم...نَه چشمآטּ آبــﮯ دارَم...نه کفشهآﮮ پآشنِه
بُلنَد...نگرآטּ پآک شدטּ رُژ لَب و ریملَم نیستَم ...
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه بلنَد دآد میزَنم گــــاهـی سُـکوتــم هــمه را مـیتــرســانـد...
خدآیَم رآ بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم.......
و بَعضـﮯ آدم هآﮮ اَطرافَم رآ هَم بآ تَمآم دُنیآ عَوض نمیکُنم...
" من " اَگر بگویَم دوستَت دآرَم.......
دوست دآشتَنم حَد ومَرزﮮ ندآرَد
مَن خآلِصآنه هَمینَم!