قلب هم شده عینهو کارت پایان خدمت. وقتی داریش کسی بهش توجهی نداره اما وقتی نداریش همه به جونت غر میزنن.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی عینهو
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یه مفهومی داریم به نام «الاهمال بعد الاهتمام»، بیتفاوتی و بیتوجهی بعد از توجه زیاد. دیدین بعضیا، حالا به هر هدفی، مثلا اینکه میخوان بهدستت بیارن، بهت بینهایت مهر و توجه میدن. دورت رو میگیرن. حواستو پرت میکنن از داشتههات. بعد یهو نیست میشن. اینا واسه یهعمر دفن میکنن یه احساساتی رو در آدما. بیاعتمادش میکنن به زمین و زمان. واسه همینه میگه اینکار «قتل نفس بریئة بغیر حق»، در حکم کشتن انسانی بیگناه به ناحقه. چون اونآدم دیگه درستبشو نیست. عینهو میت. لااقل تا یه زمان طولانی.
زندگیمون شده عینهو اواخر عمر خمیر دندون
به زورِ فشار زنده ایم!
Efiefi
بدترین کار این است وارد رابطه ای میشوی و به عمد کسی را وابسته خودت میکنی، برایش از آینده حرف میزنی و روزهای خوب و خوش را ترسیم میکنی زمان میگذرد خوشحالی، او خوشحالتر.
ولی یکهو که ماجرا گرم شد و آن طرف دوم ماجرا حسابی توی رابطه غرق شد، یادت می افتد بودن توی رابطه هزارو یک مسئولیت دارد، هزارو یک تعهد دارد، ترس می افتد توی جانت لابد که یکهو از یک جائی سرد میشوی و به آن نفر دوم که شبیه ماهی توی ماهیتابه دارد جلز و ولز میکند هم یک کلمه نمی گویی چه مرگت است، تماسها را درست جواب نمیدهی، پیامها را بی پاسخ میگذاری، فکر میکنی آن نفر دوم هم مثل خودت یکهو میفهمد تو چه آدم بزدل و ترسویی هستی و اصلا عین خیالش نیست و میرود سراغ نفر دیگر و آینده دیگری که برایش ترسیم شود..
ولی آن نفر دوم شده است گاه شب و روز خواب نداشته است که بفهمد تو چه مرگت است، بیمار شده است، افسرده شده است، پیغام پشت پیغام میرود و می آید ولی خب شما چپیده ای توی پیله ات و به گمانت داری کار درستی میکنی و زمان هم همه چیز را حل خواهد کرد!
نه عزیز من آن نفر دوم نه ربات است نه یک ماشین قابل برنامه ریزی مجدد، خنج میخورد روی احساسش و ممکن است جای آن خنج بماند تا ابد.
کاش آنقدر جربزه داشتیم عینهو آدم میگفتیم چه مرگمان است و از آن بهتر قبل از اینکه کسی را وابسته کنیم به این روزها هم فکر کنیم.
اعتراف میکنم کوچیک که بودم تو سالن خونمون وقتی کسی نبود عینهو دیوونه ها شروع می کردم به رقصیدن... بعد یهویی یادم میومد که خدا داره نگاه می کنه! خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشستم!!
دیروز تو مدرسه ب رفقا گفتم:بچه ها گوشیم تاحالا صدبار افتاد رو زمین،کوبیده شد ب دیوار،باتری ماتریش همه دراومد ولی تاحالا هیچیش نشد،عینهو روز اولش کار میکنه*_*
ی دختره خیلی محترمانه پرسید:میشه بدونم مارک گوشیتون چیه؟؟؟
دوستم نه گذاشت نه ورداشت گفت:گلکسی سگ کار:)