لطفاً چیزای خوب آدمارو بهشون بگید،
خوشتیپه بهش بگو
خوشگله بهش بگو
غذاش خوشمزه س بهش بگو
خوشگل میخنده بهش بگو
صداش قشنگه بهش بگو
مهربونه بهش بگو
بذارید آدما خوبی های خودشونو ببینن
دلیلِ حالِ خوب هم باشیم...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی غذاش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
دنیای عجیبیه
اونی که فقیره
مایلها راه میره تا غذاگیرش بیاد
اونی که ثروتمنده مایلها راه میره
تا غذاش هضم بشه !
.. ..
در دنیای عجیبی زندگی میکنیم !
اونی که فقیره مایلها راه میره تا غذا گیرش بیاد ، و اونی که ثروتمنده مایلها راه میره تا غذاش هضم بشه ...
. .
این رستورانا هرچی با کلاس تر میشن غذاشون کمتر میشه . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ما ی بار رفتیم یه رستوران خیلی با کلاس یه نقطه وسط بشقاب بود دورش سس زده بودن o_O
غذا خوردن ماه تولد: .
.
فروردین: الکی ادای اونایی که رژیم دارنو در میاره...ولی عاشق خوردنه .
.
اردیبهشت: زیاد اهل خوردن نیست... باید نازشو بکشی تا یه چیزی بخوره .
.
خرداد: همیشه گرسنه س، غذاشون دیر بشه آسونو به زمین میدوزن .
تیر: بیشتر اهل غذا خوردنه تا هله و هوله و میوه... ازوناس که همه رو نصیحت میکنه غذاهای سالم بخورید .
.
مرداد: این پدرسوخته هارو از تو رستورانا و کافی شاپا باید جمعشون کرد .
.
شهریور: مث جاروبرقیه ، هرچی دم دستش باشه میکشه بالا .
مهر: هرووقت میخواد چیزی بخوره یه مشکلی براش پیش میاد که کوفتش میشه .
.
آبان: ازوناس که حمله میکنه به خوردنیا بعد الکی میگه از دیشب هیچی نخوردم .
.
آذر: باید با کتک از سر میز جمعشون کرد... لامصبا سیرمونی ندارن .
دی: اینقدر حواسش پرته که یادش میره چیزی بخوره .
.
بهمن: هله هوله خوره درجه یک...حاضره شام نخوره ولی چیپس و پفکش فراموش نشه .
.
اسفند: اینا ازون تک خوران...یواشکی میخورن به کسی چیزی نمیگن
این رستورانا هرچی با کلاس تر میشن غذاشون کمتر میشه . . .
ما ی بار رفتیم یه رستوران خیلی با کلاس
یه نقطه وسط بشقاب بود دورش سس زده بودن
ﺍﯾﻦ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻧﺎ ﻫﺮﭼﯽ ﺑﺎﮐﻼﺱ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻦ ﻏﺬﺍﺷﻮﻥ ﮐﻤﺘﺮ ﻣﯿﺸﻪ !
ﻣﺎ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺑﺎﮐﻼﺱ ...
ﯾﻪ ﻧﻘﻄﻪ ﻭﺳﻂ ﺑﺸﻘﺎﺏ ﺑﻮﺩ ﺩﻭﺭﺵ ﺳﺲ ﺯﺩﻩ بودن O_ o
دو تا پیرمرد با هم قدم می زدن و 20 قدم جلوتر همسرهاشون کنار هم به آرومی در حال قدم زدن بودن.
پیرمرد اول: «من و زنم دیروز به یه رستوران رفتیم که هم خیلی شیک و تر تمیز و با کلاس بود،
هم کیفیت غذاش خیلی خوب بود و هم قیمت غذاش مناسب بود.»
پیرمرد دوم: «اِ... چه جالب. پس لازم شد ما هم یه شب بریم اونجا... اسم رستوران چی بود؟»
پیرمرد اول کلی فکر کرد و به خودش فشار آورد، اما چیزی یادش نیومد. بعد پرسید: «ببین، یه حشره ای هست،
پرهای بزرگ و خوشگلی داره، خشکش
می کنن تو خونه به عنوان تابلو نگه می دارن، اسمش چیه؟
پیرمرد دوم: پروانه
پیرمرد اول: «آره!» بعد با فریاد رو به پیرزنها: «پروانه! پروانه!
اون رستورانی که دیروز رفتیم اسمش چی بود؟
فانتزی من اینه که خون آشام باشم
میپرسید چرا؟
میگم خدمتتون: 1:خون آشام ها نمی خوابن 2:سرعت و قدرتشون خیلی زیاده 3:غذا هم نمیخورن(البته غذاشون خونِ)من قول میدم اگه خون آشام شدم آدمارو نخورم
لایک=شما مشکلی ندارید من خون آشام باشم
دو نقطه دی
به سلامتی اون گارسونی که وقتی برای بار اولت رفتی تو یه رستوران و گفتی «همون همیشگی»، تو رو جلوی دوستات ضایع نکرد و رفت گرون ترین غذاشونو آورد که دوباره از این غلطای زیادی نکنی!