‏«با آن همه دلداده دلش بسته ما شد
‏ای من به فدای دل دیوانه پسندش»

‏رفیق واقعی نمیگه آخی فدای سرت اشکالی نداره حل میشه بیخیال
میگه خاک تو سرت این چه گندی بود که زدی، کامل تعریف کن ببینیم چه گِلی باید به سرمون بگیریم

بعضی موقع‌ها از بعضیا خبر نگیر میبینی که فقط تو داشتی خبر میگرفتی، فقط تو داشتی برای بقای اون رابطه تلاش میکردی، خبر نگیر خبر هم نگرفت فدای سرت، یه رابطه‌ای تموم شده که کلی انرژی ازت میگرفت، یه آدمی از زندگیت حذف شده که بود و نبودت براش مهم نبوده.


«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »
«‌‌پروکسی | پروکسی | پروکسی »

همونقدر که زن رو باید فهمید!
مرد رو هم باید درک کرد!
همونقدر که زن «اهمیت و امنیت»میخواد، مرد هم «اطمینان»میخواد!
همونقدر که باید قربون صدقه ی زن رفت!
باید فدای خستگی مرد هم شد!
همونقدر که باید بی حوصلگی های زن رو دید و بهش توجه کرد، کلافگی های مرد رو هم باید فهمید!

بی هوا بوسه بزن عشق دو چندان بشود
بوسه آنگاه قشنگ است که تمرین نشود
بپری ماچ کنی جیغ کشد در بروی
در روی و از دور هی فدایش بشوی
هی فدایش بشوی...

جان و دل از ناز چشمت بیقراری می کنند

من فدای چشم تو ویرانه کردی هر دورا

#راحم_تبریزی

می روند!؟
فدای سرت
می مانند!؟
خوش به حال لحظه هایشان
که با تو
ثبت می شود!(:

من از جمله‌ی « فدای سرت » خیلی خوشم میاد، بهم حس امنیت میده.
اینجوریه که فدای سرت داری گند میزنی به همه چیز، فدای سرت غذا سوخت، فدای سرت چای ریخت، فدای سرت نمره‌ت کم شد، فدای سرت نتونستی، فدای سرت نشد، نرسید، نرفتی، نیومد؛ فدای سرت.

. .

میروند فدای سرت، میمانند خوش بحال لحظهایشان، وقتی آدم از ذات و درستی خودش مطمئن باشه رفتن و موندن کسی بهش ضرر نمیزنه

.࿐

چیزی نگفتنمو گذاشتی پای بی تفاوتیم؟ فدای سرت