پدری فرزند خود را فراخواند ...
دفتر مشق او را كه بسيار تميز و مرتب بود نگاه كرد و گفت:
فرزندم چرا در اين دفتر كلمات زشت و ناپسند ننوشتی و كثيفش نكردی؟
پسر با تعجب پاسخ داد: خب معلوم است! چون معلممان هر روز آن را نگاه میكند و نمره میدهد.
پدر گفت: دفتر زندگی خود را نيز پاک نگاه دار، چون معلمی هست که هر لحظه آن را مینگرد و به تو نمره میدهد ...
ألَم يَعلَم بأنَّ اللهَ يَري؟
«آيا انسان نمیداند كه خدا او را میبيند؟»
سوره مبارکه علق آيه 14
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فراخواند
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یه جوری میگه
"دسترسی به تارنمای فراخوانده شده امکان پذیر نمی باشد"
که آدم دوست داره بره روشُ ماچ کنه
بگه قربون ادبت اومده بودیم خودتُ ببینیم :/
یک داستان خیلی قشنگ
در یکی از روزها،
پادشاه سه وزیرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجیبی انجام دهند••••
از هر وزیر خواست تا
کیسه ای برداشته و
به باغ قصر برود
و اینکه این کیسه ها را برای پادشاه با میوه ها
آورده اند که روزی شیخ در بستر مریضی و رو به مرگ بود. یاران را فراخواند تا فلان کتاب را برای او آورند. مریدان گفتند: شیخا، شما که در زمرهی مرگ هستید، کتاب به چه کار آید؟
شیخ پاسخ داد: فلان مطلب در آن کتاب است که نمی دانم، بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم و بمیرم؟
یکی از یاران جواب داد: مگر خدا به شما علمی بی پایان نداده است؟
چند لحظه سکوت برقرار شد. همه منتظر پاسخ شیخ بودند که
شیخ گفت: " مرتیکه تنبل" نمیخوای از جات بلند شی، زر اضافی نزن !!!
مریدان نعره ها بزدندی و خشتک ها پاره کردندی و سر به بیابان نهادند...