رﻭﺯی ﻳﻚ ﻣﺮﺩ ﺛﺮﻭﺗﻤﻨﺪ پسر ﻛﻮﭼﻜﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻩ ﺑﺮﺩ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﺪ ﻣﺮﺩمی ﻛﻪ ﺩﺭ آنجا ﺯﻧﺪگی میﻛﻨﻨﺪ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﻘﻴﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ آﻥ ﺩﻭ ﻳﻚ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﺤﻘﺮ ﻳﻚ ﺭﻭﺳﺘﺎیی ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﺭ پایان ﺳﻔﺮ ﻣﺮﺩ ﺍﺯ پسرش پرسید : ﻧﻈﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺴﺎﻓﺮتمان ﭼﻪ ﺑﻮﺩ ؟ پسر پاسخ ﺩﺍﺩ : ﻋﺎلی ﺑﻮﺩ پدر ! پدر پرسید : آﻳﺎ ﺑﻪ ﺯﻧﺪگی آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺮﺩی؟ پسر پاسخ ﺩﺍﺩ : ﺑﻠﻪ پدر ! پدر پرﺳﻴﺪ : ﭼﻪ ﭼﻴﺰی ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺮ ﻳﺎﺩ ﮔﺮفتی؟ پسر کمی ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ آﺭﺍمی ﮔﻔﺖ : ﻓﻬﻤﻴﺪم ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﻴﺎﻃﻤﺎﻥ ﻳﻚ ﻓﻮﺍﺭﻩ ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ آﻧﻬﺎ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪﺍی ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻬﺎﻳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ، ﻣﺎ ﺩﺭ ﺣﻴﺎﻃﻤﺎﻥ ﻓﺎﻧﻮﺱهای ﺗﺰئینی ﺩﺍﺭﻳﻢ ﻭ آﻧﻬﺎ ﺳﺘﺎﺭﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧﺪ ، ﺣﻴﺎﻁ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﺭﻫﺎﻳﺶ ﻣﺤﺪﻭﺩ میﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺑﺎﻍ آﻧﻬﺎ بیﺍﻧﺘﻬﺎﺳﺖ ! ﺑﺎ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺣﺮﻓﻬﺎی پسر ﺯﺑﺎﻥ ﻣﺮﺩ ﺑﻨﺪ آﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺑﻌﺪ پسر ﺑﭽﻪ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻛﺮﺩ : ﻣﺘﺸﻜﺮم پدر ﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍدی ﻛﻪ ﻣﺎ ﭼﻘﺪﺭ ﻓﻘﻴﺮ ﻫﺴﺘﻴﻢ !
نتیجه گیری : یکی ﺯﻳﺒﺎیی ﻣﻨﻈﺮﻩ ﺭﺍ میبیند ﻭ ﺩﻳﮕﺮی کثیفی پنجره ﺭﺍ ﺍﻳﻦ ﺷﻤﺎ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ میﻛﻨﻴﺪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰی ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻪ ﭼﻴﺰی ﺑﻴﻨﺪﻳﺸﻴﺪ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فقير
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بایزيد بسطامي را پرسيدند :
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده اي؛
چه خواهي گفت؟
بايزيد فرمود :
وقتي فقيري بر کريمي وارد ميشود،
به او نميگويند چه آورده اي
بلکه ميگويند چه ميخواهي ..
تو مطب پزشک نشسته بودم و منتظر نوبت برای مادرم.
خانمی کنارم بود به من گفت؛ چه پولی درميارن اين دکترا، فکر کن روزی پنجاه نفر رو که ويزيت کنه ميشه. مشغول محاسبه درآمد تقريبی پزشک بود
که پيرمردی از روبرو گفت:
چرا به اين فکر نمیکنين که امشب پنجاه نفر راحتتر ميخوابن،
پنجاه خانواده خيالشون آسوده تره.
حالم با اين حرف پيرمرد جان گرفت.
پيرمرد همچنان حرف ميزد: هر اتومبيل گرون قيمتی که از کنارتون رد شد نگيد دزده، کلاهبرداره، الهی کوفتش بشه از کجا آورده که ما نميتونيم.
بگيد الحمدلله که يک نفر از هموطنام ثروتمنده، فقير نيست، سر چهارراه گدایی نميکنه، نوش جونش" حال خيلی ها شايد عوض شد با اين حرف و نگاه قشنگ پيرمرد.
وقتی خدا بخواد بزرگی آدمی رو اندازه بگیره، متر رو به جای قدش ، دور “قلبش” میگیره، خدا نگاه زيبای ما را دوست دارد
ياد بگيريم كه قضاوت نكنيم...
هرکسي خوشگل و خوش تيپه،هرزه نيست...
هرکسي ريش داره، مومن نيست...
هرکسي خوش زبانه، چاپلوس نيست...
هرکسي ميخنده، بي غم نيست...
هرکسي زياد کارميکنه، حمال نيست...
هرکسي دوچرخه سواره، فقير نيست...
هرکسي آدمه، انسان نيست...
کسي که سيگار ميکشه، معتاد نيست...
کسي که درس نميخونه، خِنگ نيست...
کسي که سکوت ميکنه، يل نيست...
هر کسي مثل شما رفتار کرد مثل شما نيست...
پس زود قضـــــاوت نکنيم.
مرد فقيري از خدا سوال كرد: چرا من اينقدر فقير هستم؟
خدا پاسخ داد: چون ياد نگرفته اي كه بخشش كني!
مرد پاسخ داد: من چيزي ندارم كه ببخشم…
خدا پاسخ داد: چرا!!!! محدود چيزهايي داري!
يك صورت كه ميتواني لبخند بر آن داشته باشي!
يك دهان كه مي تواني از ديگران تمجيد كني وحرف خوب بزني!
يك قلب كه مي تواني بروي ديگران بگشايي!
چشماني كه ميتواني با آنها به ديگران با نيت خوب نگاه كني!
فقر واقعي فقر روحــــي ست.
دل آدم ها خيلي ساده گرم ميشود:
روزي لقمان به پسرش گفت: امروز به تو 3 پند مي دهم که کامروا شوي.
اول اينکه سعي کن در زندگي بهترين غذاي جهان را بخوري!
دوم اينکه در بهترين بستر و رختخواب جهان بخوابي.
و سوم اينکه در بهترين کاخها و خانه هاي جهان زندگي کني.
پسر لقمان گفت: اي پدر ما يک خانواده بسيار فقير هستيم چطور من مي توانم اين کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمي ديرتر و کمتر غذا بخوري هر غذايي که ميخوري طعم بهترين غذاي جهان را مي دهد.
اگر بيشتر کار کني و کمي ديرتر بخوابي در هر جا که خوابيده اي احساس مي کني بهترين خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستي کني، در قلب آنها جاي مي گيري و آنوقت بهترين خانه هاي جهان مال توست.