✿ کپشن خاص ✿
حالا که دیگر همه چی تمام شده ،
فقط چند سوال در دلم مانده ،
که میترسم ازت بپرسم ;
آن روزها که برایت چای می ریختم
در فنجانت عکس او را می دیدی؟
زمانی که دست در دستانم می خندیدی
به لبخند او فکر میکردی؟
حال که شعرم را میخوانی
یاد عاشقانه اش می افتی
که برایت گفته بود...؟!
#آریا_نوری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فنجانت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
می آید روزی که در تراس خانه ات،
روی صندلی دسته دار نشسته ای و بازی کودکان را تماشا می کنی
آن روز دیگر نه باران خاطره ای از من برایت تازه می کند
و نه غروب آفتاب سنگی بر دریاچه آرام دلت می اندازد
سال هاست که تو مرا پاک از یاد برده ای...
کنار روزمرگی هایت، یک فنجان چای برای خودت میریزی و با دستانی که دیگر چروک شده اند لرزان لرزان فنجان چایت را به لبانت نزدیک می کنی
اما یکباره یکی از کودکان نام مرا فریاد می زند...
شباهت اسمی بود!
تو آرام فنجانت را کمی پایین می آوری،
لبخند کوچکی می زنی و دوباره چایت را می نوشی...
من به همان لبخند زنده ام ..
#روزبه_معین
.
می آید روزی که در تراس خانه ات، روی صندلی دسته دار نشسته ای و بازی کودکان را تماشا می کنی
آن روز دیگر نه باران خاطره ای از من برایت تازه می کند و نه غروب آفتاب سنگی بر دریاچه آرام دلت می اندازد،
سال هاست که تو مرا پاک از یاد برده ای!
کنار روزمرگی هایت، یک فنجان چای برای خودت میریزی و با دستانی که دیگر چروک شده اند
لرزان لرزان فنجان چایت را به لبانت نزدیک می کنی،
اما یکباره یکی از کودکان نام مرا فریاد می زند!
شباهت اسمی بود...
تو آرام فنجانت را کمی پایین می آوری، لبخند کوچکی می زنی و دوباره چایت را می نوشی،
من به همان لبخند زنده ام
بی خیال تمام دلواپسی هایمان
به موسیقی دلنواز گوش کن
فنجانت را سر بکش
و بگذار آنقدر حالمان خوب باشد که
یادمان برود
امروز چند شنبه است...
از میزهای تکنفره روبروی دیوار با نوری دردناک روی لیوانم خسته شده ام
دلم برای میزهای دونفره در اعماق کافه مان تنگ شده است
از غروبی که به خدا سپردی ام
زیرسیگاری جای فنجانت را گرفته است
گل
گاو
زبان را
دمش کنی
با نبات
لیمو بچکانی در آن
بنفشها جادو شوند
برقصند در هم
از پنجره
پاییز را نگاه کنی
چسبیده کلاهش را
اما دامنش
کنار رفته در باد
و
فنجانت را سر بکشی
گل
گاو
زبان
یعنی شعر ..
قـهوه دم می كنم
نصـف قاشق سیانور به فنجانت می ریزم
لبخند كه می زنی
می گویم :
"قـهوه ات سرد شده، بگذار عوضش كنم..."
این كار هر شب من است...
حرفهایی که برایت میگویم و مینویسم
مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
فنجانت را بده دوباره پر کنم . . .!
عاشقانه هایی که برایت مینویسم
مثل آن چای هایی هستند که خورده نمیشوند!
یخ میکنند و باید دور ریخت!
فنجانت را بده دوباره پر کنم . . .