#انگیزشی
دست از سر خودتون بردارید...!!!
انقدر خودتونو بخاطر پارسال | دیروز | یک ساعت پیش | لحظه پیش تحقیر نکنید
نمیخوام موضعهای فیلسوفانه بگیرم و بگم فدای سرت!!!
نه
فدای سرت نشده
ولی باید یاد بگیری
تویی که کیفیت زندگیتو تعیین میکنی
زندگی همین لحظهس
به خودت بیا
به قدرتت
به نیروی ارادهت
به صبر
آرامش
سکوت
تمرکز
به خودت بیا
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی فیلسوف
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
عاشق که باشی
فیلسوف
شاعر
و دیوانه می شوی...
اما هیچ وقت
خودت نمی شوی!!
#راحله_جمالیان
این موضوع که تاکنون فیلسوفان هیچ روحانی را نکشتند
و روحانیون فلاسفۀ زیادی را به قتل رساندهاند
شما را اصلا به فکر فرو نمی برد ؟
. .
دلایل تنهایی بعضی مجردها
آلن دوباتن فیلسوف سوئیسی معتقد است افزایش مجردان و تنها بودن یا از نفرت بیش از حد به خود یا از عشق بیش از حد به خود، ناشی می شود
.
شیطنت را فراموش نکنید
حتی اگر فیلسوف ترین فرد
در زندگیتات هستید
کودک درونتان
دلش می گیرد گاهی ...
فیلسوف ترین فرد هم که باشی
گاهی شیطنت کن!!
کودک درونت دلش میگیرد...
کیفیت زندگی شما را دو چیز تعیین میکند:
کتابهایی که میخوانید
و
انسانهایی که ملاقات میکنید...
مارشال_مک_لوهان
فیلسوف کانادایی
روزی مرحوم ملا محمد جوشقانی عارف و فیلسوف نامیِ معاصر معروف به " آخوندِ کاشی " مشغول وضوگرفتن بود..
شخصی باعجله آمد، وضو گرفت و به داخل اتاق رفت و به نماز ایستاد…
با توجه با این که مرحوم کاشی خیلی بادقت وضو می گرفت و همه آداب و ادعیه ی وضو را بجا می آورد؛ قبل از اینکه وضوی آخوند تمام شود، آن شخص نماز ظهر و عصر خود را هم خوانده بود…!
به هنگام خروج، با مرحوم کاشی رو به رو شد.
ایشان پرسید:
چه کار می کردی؟ ….
گفت: هیچ.
فرمود: تو هیچ کار نمی کردی!؟
گفت: نه!
آقا فرمود: مگر تو نماز نمی خواندی!؟
گفت: نه!
آخوند فرمود: من خودم دیدم
داشتی نماز می خواندی…!
گفت: نه آقا اشتباه دیدید!
سؤال کردند: پس چه کار می کردی؟
گفت: فقط آمده بودم به خدا بگویم
من یاغی نیستم، همین!
این جمله در مرحوم آخوند خیلی تأثیر گذاشت…
تا مدت ها هر وقت از احوال آخوند می پرسیدند، ایشان با حال خاصی می فرمود:
من یاغی نیستم
خدایا ما خودمون هم می دونیم که عبادتی در شان خدایی تو نکردیم…
نماز و روزه مون اصلاً جایی دستش بند نیست!…
فقط میخوایم بگیم که:
خدایا ما یاغی نیستیم….
بنده ایم….
اگه اشتباهی کردیم مال جهلمون بوده…..
به سیم آخر زدن خیلی خوب است! قمارباز اعظم وقتی هوس قمار آخر به سرش می زند، از آستین اش، آخرین سکه ی سیم را در می آورد و پاکباختن را تجربه می کند؛ با دلی تهی، چشمانی تهی و دستانی تهی...
زانوانش می لرزد و نمی داند که این قمار واپسین، به بازی، به باختن اش می ارزد؟ یا او را خاکسترنشین خاموشی و فراموشی خواهد کرد؟ چرا هیچ یک از فیلسوفان اگزیستانس، یادشان نبود که وقتی "موقعیت های مرزی وجودی" را لیست می کردند، در کنار ناامیدی، گناه، اضطراب مرگ و ....، به این قمار آخر هم اشاره کنند؟ دارم به عقابی فکر می کنم که خوب می داند که پرواز در اوج، در بلندای سکوت و شکوهمندی، حتما بالهایش را در هم خواهد شکست... اما در آن دقیقه ی آخر، پلک های خیس اش را می بندد و بال هایش را می گشاید ، به سمت بی سویی، بی جانبی... سینه اش را از زخمِ یادهایِ بودن، از عطر بادهایِ عدم سرشار می کند و دل به آسمان می زند ...
دلم برای آن قمار آخر تنگ شده ایلیا! ...
یکی از مایوس کننده ترین مسائل در قرن بیستم این بود که معلوم شد تحصیل اجباری و پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت دانش و فرهنگ به هیچ روی منجر به بهتر شدن آدم ها یا محتاط تر و مهربان شدنشان، آن گونه که در قرن نوزدهم سخت بدان باور داشتند، نمی شود.
و عده ی کثیری از قاتل ها و آدمکش ها و عاملان کشتارهای دسته جمعی اتفاقا عاشق هنر هستند
و به اپرا گوش می دهند
و به نمایشگاه ها می روند
و شعر می سرایند و علوم انسانی و طب می خوانند..
و در میان فیلسوفان این عقیده شیوع بیشتری پیدا کرد که قرن بیستم نقطه ی پایانی بر اومانیسم نهاده است و دوران تازه ای آغاز شده است که آن را پسااومانیسم خواندند،
چون روشن نبود چگونه باید این دوران تازه را تعریف کرد...
" شهر فرنگ اروپا
پاتریک اوئورژدنیک "