مردی تفاوت بهشت و جهنم را از فرشتهای پرسید.
فرشته به او گفت: بیا تا جهنم را به تو نشان دهم.
سپس هر دو با هم وارد اتاقی شدند. در آنجا گروهی به دور یک ظرف بزرگ غذا نشسته بودند، گرسنه و تشنه، ناامید و درمانده...
هر کدام از آنها قاشقی در دست داشت با دستهای بسیار بلند، بلندتر از دستهایشان، آنقدر بلند که هیچ کدام نمیتوانستند با آن قاشقها غذا در دهانشان بگذارند. شکنجهی وحشتناکی بود.
پس از چند لحظه فرشته گفت: حال بیا تا بهشت را به تو نشان بدهم. سپس هر دو وارد اتاق دیگری شدند. کاملاً شبیه اتاق اول، همان ظرف بزرگ غذا و و عدهای به دور آن، و همان قاشقهای دسته بلند؛ اما آن جا همه شاد و سیر بودند...
مرد گفت: من نمیفهمم، آخر چطور ممکن است در این اتاق همه خوشحال باشند و در آن اتاق همه ناراحت و غمگین، در حالی که شرایط هر دو اتاق کاملاً یکسان است؟
فرشته لبخندی زد و گفت: ساده است، این جا مردمی هستند که یاد گرفته اند به یکدیگر غذا بدهند ...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی قاشقی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آموزش پختن شوهر:
1-شوهر را در دیگی از محبت و توجه قرار بده(شعله را کم کن).
2- روی آن عشق و مهربانی میریزین (مواظب باشین غرق نشود!).
3- با کمی لبخند طعم دارش کنین(کم باشه تا فکر نکنه خل شدین..!).
4- مواد را با قاشقی از اعصاب فولادین آرام هم بزنین(باید تحمل کنین تا قوام بده!!).
5- با دری از اعتماد آنرا محکم کنین(تا جا بیفتاد).
6- افزودن 5 ادویه را فراموش نکنین:
(بحث نکن.
دعوا نکن.
غر الکی نزن.
چشم و هم چشمی نکن.
بد فامیلشو نگو!).
در نهایت اگه زندگیت عالی نشد، محکم درشو ببند،شعله رو زیاد کن.
بذار ته بگیره بسوزه به درک.......