ﺯﻧﯽ ﻋﺎﺩﺕ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﺮ ﺷﺐ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ، ﺑﺎﺑﺖ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺩ ﺧﻮشحالیهایش ﺭﺍ ﺑﻨﻮﯾﺴﺪ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ شبها اینگونه ﻧﻮﺷﺖ :
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﺮﺧﺮ ﺷﻮﻫﺮﻡ ﺭﺍ ﻣﯽﺷﻨﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺩخترم ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺷﺴﺘﻦ ﻇﺮﻓﻬﺎ ﺷﺎﻛﯽ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﻬﺎ ﭘﺮﺳﻪ نمیزند !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎﺕ ﻣﯽﭘﺮﺩﺍﺯﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺷﻐﻞ ﻭ ﺩﺭﺁﻣﺪﯼ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺑﯿﻜﺎﺭ ﻧﯿﺴﺘﻢ !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻟﺒﺎسهایم ﻛﻤﯽ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩﺍﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻏﺬﺍﯼ ﻛﺎﻓﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺍﺭﻡ !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺍﺯ ﭘﺎ ﻣﯽﺍﻓﺘﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﺳﺨﺖ ﻛﺎﺭ ﻛﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻡ !
ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺸﻮرم ﻭ ﭘﻨﺠﺮﻩﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻤﯿﺰ ﻛﻨﻢ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﻛﻪ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺑﯿﻤﺎﺭ میشوم، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﺁﻭﺭﻡ ﻛﻪ ﺍﮐﺜﺮ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﺳﺎﻟﻢ هستم !
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪ ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﺳﺎﻝ، ﺟﯿﺒﻢ ﺭﺍ ﺧﺎﻟﯽ میکند، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻋﺰﯾﺰﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﻡ ﻛﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﺨﺮﻡ
خوﺷﺤﺎﻟﻢ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺯﻧﮓ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﻮﻡ، ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ ﺯﻧﺪﻩﺍﻡ.
اینجاست که سهراب میگه
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید !!.
قدر داشته هامون رو بدونیم ....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی كافی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آن بالا كه بودم، فقط سه پيشنهاد بود:
اول گفتند زنی از اهالیِ جورجيا، همسرم باشد. خوشگل و پولدار. قرار بود خانه ای در سواحلِ فلوريدا داشته باشيم. با يک كوروتِ كروكیِ جگری. تنها اشكالاش اين بود كه زنم در چهل و سه سالگی سرطانِ سينه میگرفت. قبول نكردم. راست اش تحملاش را نداشتم.
بعد، موقعيتِ ديگری پيشنهاد كردند: پاريس، خودم هنرپيشه ميشدم و زنم مدلِ لباس. قرار بود دو دخترِ دو قلو داشته باشيم. اما وقتی گفتند يكی از آنها در نه سالگی در تصادفی كشته میشود. گفتم حرفاش را هم نزنيد.
بعد، قرار شد كلوديا زنم باشد. با دو پسر. قرار شد توی محلههای پايينِ شهرِ ناپل زندگی كنيم. توی دخمهای عينِ قبر. امّا كسی تصادف نكند. كسی سرطان نگيرد. قبول كردم.
حالا كلوديا، همين كه كنارم ايستاده است، مدام میگويد که خانه، نورِ كافی ندارد، بچه ها كفش و لباس ندارند، يخچال، خالی است. امّا من اهميتی نمی دهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از اين هم باشد. با سرطان و تصادف.
كلوديا اما اين چيزها را نمیداند. بچه ها هم نمیدانند..
انسان هميشه برای چيزهايی كه آرزو میكند قدرت كافی دارد؛
فقط سستي اراده است كه نمی گذارد او در راه رسيدن به آرزوی خود گام بردارد.
#ژان_ژاك_روسو
هر وقت حس كردی پول نتونسته مشكلتو حل كنه و فک كردی كه چيزِ با ارزشتر از پول هست ....
بدون به اندازه كافی پول نداشتی و داري زر ميزنی، پول همه چيزه
حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند!!!
اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با
1,2,3,4,5,6,7,8,9,10,11,12,13,14,15,16,17,18,19,20,21,22,23,24,25,26
آیا برای خوشبختی و موفقییت تنها تلاش سخت كافیست؟
تلاش سخت = (Hard work)
H+A+R+D+W+O+ R+K
8+1+18+4+23+ 15+18+11= 98%
آیا دانش صد در صد ما را به موفقییت می رساند؟
دانش = (Knowledge)
K+N+O+W+L+E+ D+G+E
11+14+15+23+ 12+5+4+7+ 5=96%
عشق چگونه؟
عشق = (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5=54%
خیلی از ما فکر می کردیم اینها مهمترین باشند مگه نه؟
پس چه چیز 100% را می سازد؟؟؟
پول = (Money)
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72%
رهبری = (Leadership)
L+E+A+D+E+R+ S+H+I+P
12+5+1+4+5+18+ 19+9+16=89%
اینها كافی نیستند پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟
نگرش = (Attitude)
1+20+20+9+20+ 21+4+5=100%
اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم زندگی 100
% خواهد شد
نگرش همه چیز را عوض می کند، نگاهت را تغییربده چشمهایت
را دوباره بشوی همه
چیز عوض می شود.
در دنیا جای كافی برای همه هست.
پس به جای اینكه جای كسی را بگیری،
سعی كن جای خودت را پیدا كنی.
((چارلی چاپلین))
روزی دو نفر در جنگل قدم می زدند.
ناگهان شیری در مقابل آنها ظاهر شد..
یكی از آنها سریع كفش ورزشی اش را از كوله پشتی بیرون آورد و پوشید.
دیگری گفت بی جهت آماده نشو هیچ انسانی نمی تواند از شیر سریعتر بدود.
مرد اول به دومی گفت : قرار نیست از شیر سریعتر بدوم. كافیست از تو سریعتر بدوم...
و اینگونه شد که شاخه ای از مدیریت بنام مدیریت بحران شکل گرفت!
مردی مسیحی ، به صورت سخریه و استهزاء ، كلمه باقر را تصحیف كرد به كلمه " بقر " -
یعنی گاو - به آن حضرت گفت : انت بقر.
امام بدون آنكه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت كند ، باكمال سادگی گفت :
نه ، من بقر نیستم من باقرم .
مسیحی : تو پسر زنی هستی كه آشپز بود .
- شغلش این بود ، عار و ننگی محسوب نمیشود .
- مادرت سیاه و بیشرم و بد زبان بود.
- اگر این نسبتها كه به مادرم میدهی راست است ،
خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد . و اگر دروغ است ، از گناه تو بگذرد كه دروغ و افترا بستی.
مشاهده این همه حلم ، از مردی كه قادر بود همه گونه موجبات آزار یك
مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد ، كافی بود كه انقلابی در
روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید ، و او را به سوی اسلام بكشاند .
مرد مسیحی بعدا مسلمان شد ( 1 ) .
به نقل از داستان راستان