هنوزم با چراغ روشن درس یا کتاب میخونی ..
جدیدا لایت پنل خیلی ترند شده شبا با خیال راحت میتونی تا صبح کتاب بخونی.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی لایت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
گسلایت چیست؟
Gaslight
یک شگرد نیرنگ بازانه است به اینصورت که کسی شمارا میرنجاند ، سپس قانعتان میکند که تقصیر خودتان بوده است.
بدین ترتیب کاری میکند تا نه تنها در پی احقاق حق خود برنیایید بلکه به عقل خودتان نیز شک کنید.
اگر توهم همیشه تو کتابات یه هایلایت برداشتی همه کتابتو زرد کردی جات اینجاست
تو نمی توانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمی توان به این شناخت رسید. اما می توانی از فضایی که در حضور او به وجود می آید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد.
نوربرت لایتن
به غبار حرم کرببلایت سوگند
دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم
پول خوشبختی نمیاره. پول هایلایتر فنتی بیوتی میاره. پول پلت نود هدی بیوتی میاره. پول بلیط کنسرت پل مکارتنی میاره. پول سنیکر بلنسیاگا میاره. خوشبختی که نمیاره :( کثافتای سطحی
گفت یا رب از چه خارم کرده ای
بر صلیب عشق دارم کرده ای
خسته ام زین عشق دل خونم نکن
من که مجنونم تو مجنونم نکن
گفت: ای دیوانه لیلایت منم
در رگت پیدا و پنهانت منم
سالها با جور لیلی ساختی
من کنارت بودم و نشناختی
دلم را مبتلایت ڪرده بودم
خودم را خاڪ پایت ڪرده بودم
ندانستم ڪہ بے مهرے وگرنہ
همان اول رهایت ڪرده بودم!
❣
شاگردی از استاد پرسید: خواهش می کنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
استاد جواب داد: تو نمی توانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمی توان به این شناخت رسید. اما می توانی از فضایی که در حضور او به وجود می آید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد.
(نور برت لش لایتنر)
تا تو باشی غزلم جای کسی غیر تو نیست
و در این قافیه ها جز خطِ رخسارِ تو نیست
گر کسی شعر مرا وزن کند، وزن تو است
همه ی گرمی آن جز تب تبدار تو نیست
شاعر دفتر من حالت گیسوی تو بود
تو فقط شانه نزن باقی آن کار تو نیست
کل دارایی من خفته در این ابیات است
خوب من باز بمان، شعر که سربار تو نیست
رخِ مهتابی و من دست دلم کوتاه است
مبتلایت که خودش لایقِ تیمار تو نیست
کار عالم گره اش کور شده اخم گُشا
که جز این خنده دوا از برِ بیمار تو نیست