آن کسی که تورا دوست دارد، به آسانی نمیلغزد و به زودی فریب نمیخورد و با هر مشکلی و هر محرومیتی که پیش آید ثبات خود را از دست نمیدهد!
-نامه از علی شریعتی به پوران شریعت رضوی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی لغزد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
به شبنمی میماند آدمی و عمر چهل روایتش به لحظهی رؤیتِ نور بر سطح سبز برگی میلغزد و بر زمین میچکد.
#حسین_پناهی
میدانم که به زودی
شبی
در تختخوابی
انگشتانم در کمند گیسوان
نرم و لطیفت میلغزد
و موسیقی ای نواخته میشود
که هیچ
رادیویی پخش نمیکند
و همه ی غصه ها
لبخند خواهند زد..!!
#چارلز_بوکوفسکی
✿ کپشن خاص ✿
- میآیی ، مینشینی رویِ خیالم
تنم بویِ شرجیِ شمال میگیرد
تویِ جاده هایِ گیلان...
مرداد میشوی
گرم رویِ صورتم مینشینی
تشنگی ام را به زلالِ دستانت میسپارم
خنک میشوم چون نسیمِ نمناک جاده هایِ ماسوله ...
دست به باد میدهم
از عطر خنک باد ، دلم تاب تاب بهانه ات را میگیرد ...
میلغزد در امتداد مسیری که شاید تو روزی با من ،
با خیالم
از آنجا عبور کرده باشی .....
مینشینم کنارِ قُل قُلِ سماور
تنم گُر میگیرد تویِ #مرداد تابستانه
دلم میجوشد
عشق میخواهد
تا خُنکایِ دستانم لبریز خواستنت شود.
#بهرنگ_قاسمی
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن !
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن !
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آری می توانم ... بشنو و باور مکن !
عشق اگر افسانه می سازد که در زندان دل
چند روزی میهمانم ، بشنو و باور مکن !
در جواب نامه فرهاد اگر شیرین نوشت:
"با همه نامهربانم" ، بشنو و باور مکن !
گاه اگر در پاسخ احوال پرسی های تو
گفته بودم شادمانم ، بشنو و باور مکن !
هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست
که آشنا سخن آشنا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد...
حافظ
حتی اگر انگشتانمان درهم بلغزد،
من این طرف پل،
تو آن طرف.
حتی اگر نگاهمان در هم شنا کند،
تو آن سوی پنجره،
من این سو.
من این جا
تو آن جا
حتی اگر دمهامان،بازدم دیگری باشد..
ﻧﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪ ﮔﯿﺮ ﺑﻮﺩﻡ، ﻧﻪ ﺷﮑﻨﻨﺪﻩ !!!
ﺍﻣﺎ ﭼﻨﺪﺭﻭﺯﯾﺴﺖ
ﺑﺎ ﻫﺮ ﺍﺧﻤﯽ، ﺑﻐﺾ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ!!!
ﺑﺎ ﻫﺮ ﺯﺧﻢ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﮔﺮﯾﻢ !!!
ﺑﯽ ﺍﻧﮑﻪ ﺍﺷﮏ ﺑﺮﯾﺰﻡ٬ ﭘﺎﯾﻢ ﻣﯽ ﻟﻐﺰﺩ ﻗﻠﺒﻢ ﺗﯿﺮ
ﻣﯿﮑﺸﺪ !!!
ﻭﺻﺪﺍﯼ ﺳﻘﻮﻁ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻋﻤﺎﻕ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻣﯽ
ﺷﻨﻮﻡ !!!
ﺍﯾﻦ، ﻣﻨﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ...
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭﺍﺭ؛ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ...
بسم الله*
با هم وارد مغازه می شویم:من و تو و دوستت!
قفسه ی آل استارها آنقدر جذاب است که قدرت فکرکردن در مورد مدلهایِ دیگر را از ما می گیرد...
به سمتِ قفسه می رویم ...
سبزِ چمنی را با ذوق به دوستت نشان می دهی و می گویی:وای مهلا!همونه که می خواستم!
ببین چقدر به مانتوم میاد؟!
و ناخودآگاه چشمانِ پسرکِ کفش فروش همراه چشمانِ منو سایر مشتریانِ مغازه از شال زردرنگت تا رویِ تونیک سبزِ تو می لغزد و تو هیچ بفکر چشمان پسرک نیستی که همراهِ تونیکت،چسبیده به اندامت و کنده نمی شود!
مهلا (ایولی) می گوید و دست می برد رویِ صورتی ترینشان که حسابی دلِ مرا برده!
شیطنت آمیز به تو می گوید:نمیشه با تاب دامن سرخابی،آل استار صورتی پوشید؟!
و چقدر مستانه خنده ی تان به هوا می رود !
سرم را که بر می گردانم انگار شهر فرنگ را گذاشته اند مقابلم . . .
آبی ، نارنجی ، زرد ، صورتی ، بنفش . . .
چقدر دوستشان دارم اما - حجابم - را بیشتر! . . . زود از ذهنم بیرونشان می کنم . . . سریع مشکی ترینشان را بر می دارم . . . پسرک طعنه آمیز می گوید:خوبه!به چادرت میاد . . . !
پول کفش ها را روی میز می گذارم و خودم را لا به لایِ این آدمهایِ رنگارنگ گم می کنم . . .
تو می مانی و چشمانِ چسبیده ی پسرک که شبیه ایستادن بر سُرسُره ای مدام از بالا تا پایین بدنت لیز می خورد!
چادرم را به آغوش می گیرم . . .
خدایا شکرت که او نمی گذارد نگاهِ حرامی بر من بلغزد!
پاییز
فصلِ خوبی برای دور شدن نیست
و جادهها رفیقِ خوبی نیستند .
باران که میگیرد ،
دهانشان می لغزد
و خاطراتت را لو می دهند !
(بهرنگ قاسمی)