سخت نگاهم کن
صداهای پشت سرت را بیخیال شو
دیروزها در تعقیب فردایمان میدوند
هیسس!
دستت را بسپار به انگشتانم
انگشتهایت را بینشان قفل کن و با دست دیگر شالات را بچسب!
سمند سبزی آنطرف خیابان به ما خیره مانده است
اینبار به پرواز نمیرسیم
سخت نگاهم کن..
نیازی به بررسی ساعت نیست.. پدران و مادرانمان سالهاست که مردهاند
کسی نگران ما نیست جز خودمان
به بوقهای تاکسیهای خطی توجهی نکن، تا خانه تنها چند سال فاصله بیشتر نیست
رژ لبت را که زدی مرا ببوس تا ردِ یک عمر سیگار را از لبانم محو کنی
سخت نگاهم کن..
دستهای عرق کردهام را به حساب استرس نگاهداشتنت بگذار
هوا، هوای "مهم نیست"های آنسوی خط است
هوای "امیدوارم خوشبخت شوی بعد من"های همراه با لبخند
بیا تا برای مقصدمان راهی به جز جدایی پیدا کنیم
بیا کمی اینطرف تر تا درون سایهی درخت منتظر مترو بایستیم
مردد نباش دستت را بده.. آن خط زرد را میبینی؟
آن را که رد کنیم همه چیز تمام میشود
قطار در حال آمدنست بجنب!
..
سخت نگاهم کن..
هی مواظب باش.. نزدیک بود زیر قطار بروی.. حواست کجاست؟ بجنب باید ایستگاه بعدی مستقیم به سمت فرودگاه بروی
آب دهانت را قورت بده و نفس عمیقی بکش و چشم هایت را ببند
نگران نباش برو
من..
سخت نگاهت میکنم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مادران
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بیایید همه با هم دست در دست هم با یاری خداوند تعالی و دعای مادران ایران زمین ..
دیگر دمپایی دستشویی را خیس نکنیم!!
#خودتون_ بی مزه_اید
یک زن گرانبها ترین اعجاز خداست
برای داشتنش باید وضوی باران گرفت
و به نام عشق، شبنم وار بر عطر او سجده کرد
و هزار هزار گل سرخ را تسبیح لحظه هایش نمود.
او اجابت میکند، عشقی بالاتر از خورشید
و زیباتر از مهتاب را
و تنها یک زن میداند آیین دوست داشتن را
و آنقدر زیبا هدیه میکند این عشق را که سیراب شوی
آری میدانی که او
الهه ی عشق است
و بهشت کمترین سرزمین اوست
تقدیم به همه ی مادران، زنان و دختران سرزمینم...
"تو خودت سگی" چیست؟
.
.
.
.
واکنش 99 درصد از مادران ایرانی به جمله ی مامان میخوام سگ بگیرم D:
"مرهم نیستید، نمک نپاشید" دلنوشته دختر شهید نوری خطاب به فاطمه حسینی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی منتشر شد. فرزندان شهدا خوردند و بردند و مملکت را چپاول کردند خانه، زمین، ماشین، وامهای قرض الحسنه و چهار درصد و کمی عقبتر عروسک، دوچرخه و هواپیما اما هیچ کس روزهای پدر ما را، بر سر مزارش ندید هیچ کس گِلهها و بهانههای بیپدری بچگی ما را نشنید و اشکهای پنهانی مادرانمان را...
ابتدا که وارد میشوی اگر با یک مشخصه جنس مونث وارد شوید
در عرض سه یا چهار دقیقه بیش از 15 در خواست صحبت برای
شما ارسال میشود که همگی از دو حال خارج نیست
1 – درخواست دوستی
2 – ابراز تمایل به حرفهای خصوصی زننده از نوع نوشتاری یا تصویری
یا حضوری
اگر به درخواستها اعتنایی نکنی بعد از گذشت حدود ده دقیقه
تقریبا اکثر غالب از مذکرهای حاضر در چت روم برای تو پیامی ارسال
نموده اند و چون جوابی دریافت نکرده اند متوجه میشوند که اهل این
برنامه ها نیستی ، خوب اگر از روی صداقت جوابی به مخاطب
بدهی مثلا : نه تمایل ندارم آماج متلکهای جور و ناجور و دور از
شانیت میشوی و راه سوم که با انها همراه شوی...
در نظر بگیرید نوجوان یا جوانی از سن 14 تا 22 ساله برای یکبار
قدم در این محیط مخوف و آلوده بگذارد . ابتدائا با جملات و کلمات
تهییج برانگیز و شهوانی روبرو میشود
سپس چت صوتی و بعد ازان چت تصویری و وبکم و....
در چت روم اول و آخر قالب صحبتها و درخواستها مسائل و موارد
جنسی است اعم از چت نوشتاری ، چت صوتی و چت تصویری
به راستی برای یک نوجوان ویا یک جوان که هنوز اعتقادات و سطح
بینش مذهبی دینی او قوام لازم را نیافته و هرآن با قرار گرفتن بر
سر یک سرازیری احتمال سقوط اخلاقی دارد امن تر و آسوده تر از
این محیط مهییج و تحریک کننده جایی و یا چیزی پیدا میشود؟؟ اگر
میشود نام ببرید.
بعید میدانم که متولیان وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی وشورای
عالی فضای مجازی از کم و کیف مطالبی این چت روم ها
بی خبر باشند.
یعنی واقعا هستند؟؟ که نیستند. پس کی؟؟ چه موقع قرار است
نظارتی ، قانونی و فکری به حال این دخمه های دنج شیطانی کرد؟؟
ما هم روزی باید جوابگو باشیم....
وشما پدران و مادران
کمی نحوه استفاده فرزندان دلبندمان را از محیط اینترنت با
ظرافت و حساسیت مدیریت کنیم .
نظارت کنیم ولی نه نظارتی که
حمل بر محدودیت و گرفتن آزادی بشود که این خود عاملی است
در راستای تحریک.
مادر ها فقط بغض میکنن؛ حتی اشک نمی ریزن که نگاه فرزندشان آشفته گردد. مادرها فقط تحمل می كنند، تمام ناملایمتی ها را تمام؛ساختارشکنی ها را؛ تمام نامرادی ها را هیس!!!!!! مادرها نمی روند مادرها رفتن بلدند، نمی روند که آشیانه دل فزرندشان گرم بماند؛ حتی اگر دیگر نگاهی در آن خانه نیست که خودشان را گرم کند هیس!!!!!!!!! مادرها اعتراض نمی كنند به حقی که پایمال شد به دلی که شکست به تنهایى شان. به درک نشدنشان اعتراض نمی كنند که مبادا فرزندشان نگرانشان شود هیس !!!!!!! مادرها در گوشه ای آرام اشک می ریزند در گوشه ای با کاغذهایشان دردودل میکنن مادرها ذره ذره آب می شوند و هیچکس نمی فهمد هیس!!!!!!! مادرها درد و دل نمیکنن که متهم شوند به حسادت به حماقت مادران سرزمین من فقط نگاه می كنند، تحمل می كنند و آه می كشند چرا که آنها خدایی را دارند به وسعت قلبهای مهربان شان و نگاه فرزندانی که تکه ای از وجودشان هستند هیس!!!!! مادران فقط خوبن برای مادرم برای تمام مادران واقعی
چارلی چاپلین: وقتی بچه بودم کنار مادرم میخوابیدم و هرشب یک آرزو میکردم.
مثلاً آرزو میکردم برایم اسباب بازی بخرد؛ میگفت «میخرم به شرط اینکه بخوابی.» یا آرزو میکردم برم بزرگترین شهربازیِ دنیا؛ میگفت «میبرمت به شرط اینکه بخوابی.» یک شب پرسیدم «اگر بزرگ بشوم به آرزوهایم میرسم؟» گفت «میرسی به شرط اینکه بخوابی.» هر شب با خوشحالی میخوابیدم. اِنقدر خوابیدم که بزرگ شدم و آرزوهایم کوچک شدند.
دیشب مادرمو خواب دیدم؛ پرسید «هنوز هم شبها قبل از خواب به آرزوهایت فکر میکنی؟» گفتم «شبها نمیخوابم.» گفت «مگر چه آرزویی داری؟» گفتم «تو اینجا باشی و هیچ آرزویی نداشته باشم.» گفت «سعی خودم را میکنم به خوابت بیایم به شرط آنکه بخوابی.
```` تقدیم به تمامی مادران ````
شکر خدا که نام علی در اذان ماست
ما شیعه ایم و، عشق علی هم ازآن ماست
از یاعلی، زبان و دهان خسته کی شود
اصلا" زبان برای همین در دهان ماست
ماشیعه زاده ایم و خدارا هزار شکر
این شیعه زادگی، شرف خاندان ماست
ما عاشق علی شده ایم و بدون شک
این هم ز پاکدامنی مادران ماست
مادربزرگ
گم کرده ام در هیاهوی شهر
آن نظر بند سبز را
که در کودکی بسته بودی به بازوی من
در اولین حمله ناگهانی تاتار عشق
خمره دلم
بر ایوان سنگ و سنگ شکست
دستم به دست دوست ماند
پایم به پای راه رفت
من چشم خورده ام
من چشم خورده ام
من تکه تکه از دست رفته ام
در روز روز زندگانیم
بی تو
نه بوی خک نجاتم داد
نه شمارش ستاره ها تسکینم
چرا صدایم کردی
چرا ؟
سراسیمه و مشتاق
سی سال بیهوده در انتظار تو ماندم و نیامدی
نشان به آن نشان
که دو هزار سال از میلاد مسیح می گذشت
و عصر
عصر والیوم بود
و فلسفه بود
و ساندویچ دل وجگرده دقیقه سکوت به احترام دوستان و نیکانم
غژ و غژ گهواره های کهنه و جرینگ جرینگ زنگوله ها
دوست خوب من
وقتی مادری بمیرد قسمتی از فرزندانش را با خود زیر گل خواهد برد
ما باید مادرانمان را دوست بداریم
وقتی اخم می کنند و بی دلیل وسایل خانه را به هم می ریزند
ما باید بدویم دستشان را بگیریم
تا مبادا که خدای نکرده تب کرده باشند
ماباید پدرانمان را دوست بداریم
برایشان دمپایی مرغوب بخریم
و وقتی دیدیم به نقطه ای خیره مانده اند برایشان یک استکان چای بریزیم
پدران ‚ پدران ‚ پدرانمان را
ما باید دوست بداریم
-+> شعر زیبای مادر بزرگ (زنده یاد حسین پناهی)