روز مادر رو به همه ي مادراي كشور و مخصوصا به مامان خودم تبريك ميگم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مادراي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
يه بار زنگ زدم خونمون مامانم گوشيو برداشت صدامو کلفت کردم گفتم :
از دانشگاه مزاحمتون ميشم ، منزل آقاي بوق ؟
مامان : بله بفرماييد من خانمشون هستم
من : بوق بچه شماست؟
مامانم : يا خدا باز چه گندي زده اين ذليل مرده ؟
من : آقاتو قرعه کشي دانشگاه برنده سفر به مشهد مقدس شدن
ميخواستم ببينيم پسر خوبي هست ؟ به درد بردن به اين سفر ميخوره؟
مامانم : ^_^ قربون بچم برم يه تيکه جواهره ، نماز و روزش رو هميشه به جا مياره
اينقدر مهربونه بچم ، فقط تا موز ميبنه مثل حيون وحشي بهشون حمله ميکنه
پاکه ، معصومه ، دليل زندگي من و باباشه ، قربونش برم مثل ميمون دلقک بازي درمياره تا ما بخنديم
من : تو که اينقدر منو دوس داري چرا بروز نميدادي ؟
مامانم : تويي اي خاک تو سرت گوساله ، حالا منو دس ميندازي ؟
بزار بابات بياد نشونت ميدم ذليل مرده خاک تو سرت دلقک ، خدافظ !
يعني خدايي عواطف مادراي ايراني تو حلقم !
خيلي جالبه بخونيد.......................دکتری برای خواستگاری دختری رفت ولی دختر او را رد کرد و گفت به شرطی قبول میکنم که مادرت به عروسی نیاید! آن جوان در کار خود ماند و پیش یکی از اساتید خود رفت و با خجالت چنین گفت: در سن یک سالگی پدرم مرد ومادرم برای اینکه خرج زندگیمان را تامین کند در خونه های مردم رخت و لباس میشست. حالا دختری که خیلی دوستش دارم شرط کرده که فقط بدون حضور مادرم حاضر به ازدواج با من است نه فقط این بلکه این گذشته مادرم مرا خجالت زده کرده است به نظرتان چکار کنم؟
استاد به او گفت: از تو خواسته ای دارم به منزل برو و دست مادرت را بشور، فردا به نزد من بیا و بهت میگم چکار کنی. و جوان به منزل رفت و اینکار را کرد و با حوصله دستای مادرش را در حالی که اشک بر روی گونه هایش سرازیر شده بود می شست، زیرا اولین بار بود که دستان مادرش درحالی که از شدت شستن لباسهای مردم چروک شده و تماما تاول زده و ترک برداشته اند را دید. طوری که وقتی آب را روی دستانش میریخت از درد به لرز میفتاد. پس از شستن دستان مادرش نتونست تا فردا صبر کند و همون موقع به استاد خود زنگ زد و گفت: ممنونم که راه درست را بهم نشون دادی من مادرم را به امروزم نمی فروشم ،چون اون زندگی را برای آینده من تباه کرد...
سلامتي تمام مادراي دنيا................