زن ها
وقتی میخندند
انگار دنیا میخندد
میگویید نه؟
فکر کنید به خنده های مادرتان
مادرتان که میخندد، پدرتان مگر میتواند نخندد؟
جنس زن خوب است که خنده رو باشد
دنیا به لبخندشان نیازمند است
زن بخندد، تمام مردان وابسته به آن میخندند
آنها بلدند کاری کنند
تا پدر بخندد
برادر بخندد
عشق بخندد
تمام در و دیوار خانه بخندد
دنیا بخندد
#سیما_امیرخانی
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مادرتان
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
«صداى پدر و مادرتان را بشنويد»
پسرك در حالى كه از خانه دور شده بود، چشمش به شىء درخشانى افتاد كه در آن سوى خط راهآهن مىدرخشيد. به سوى آن رفت... او يك سكه پيدا كرده بود. با خوشحالى سكه را برداشت و براى آنكه با آن چيزى بخرد، به راه افتاد.
وقتى مىخواست از ريل عبور كند، سكه از دستش رها شد و بين سنگريزهها و ريل راهآهن افتاد. كودك مصمم بود سكه را به دست بياورد، بنابراين روى ريل نشست تا سكه را هر طورى كه شده از زير ريل بيرون بكشد.
در همين لحظهها كه كودك روى ريل نشسته بود، مادر صداى سوت قطار را شنيد كه نزديك مىشد. كنار پنجره رفت تا از فرزندش بخواهد به داخل خانه برگردد، اما ديد كه فرزندش روى ريل نشسته است و به صداى سوت قطار توجهى نمىكند!
سرآسيمه از خانه بيرون آمد تا فرزندش را از روى ريل كنار بكشد، اما با فرزندش خيلى فاصله داشت و ممكن نبود بتواند زودتر از قطار به فرزندش برسد. در همين لحظه بود كه تمام لحظاتى را كه او با فرزندش گذرانده بود، جلوى چشمانش ظاهر شد... ناگهان او تصميم بزرگى گرفت، به جاى اينكه به سمت كودك خود بدود، روى ريل ايستاد و خواست هرطور كه شده قطار را متوقف كند. او در حالى كه بلند فرياد مىزد، از پسرش مىخواست تا زودتر از روى ريل كنار برود، ولى كودك همچنان بدون توجه به فريادهاى مادرش در تكاپوى يافتن سكه بود...
راننده قطار با ديدن زن بلافاصله ترمز را كشيد، اما ديگر دير شده بود... قطار به بهاى خون مادر، در چند قدمى كودك ايستاد...
نکته: مبادا ما نيز همچون كودكى باشيم كه به بهانه سكهاى، مادر و پدرمان را در حالى كه با تمام وجود براى ما و بهخاطر ما از خودشان گذشته و مىگذرند، ناديده بگيريم.
می گویند زن های عرب دلشان که می گیرد، غصه که می افتد به جانشان، راه کج می کنند سوی حرم تو آقا...
می نشیند یک گوشه چادرشان را روی صورتشان می کشند هی می گویند:
یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین،
اصلا حرمت معروف است به عقده گشایی و باز کردن سفره دل...
می گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می کند روزگار که سخت می گیرد، یک راست می روند پشت دیوارهای بقیع ستون دوم روبروی حرم نبوی می روند و مادرتان را قسم می دهند به شما به شمایی که مشکل گشای دلهایی...
می گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا...
می گویند هر که می رود کربلا غم های دلش حواله می شود به سوی حرم شما، عقده های دلش باز می شود در آن صحن، دلش آرام می گیرد...
یا عباس!
کرب هایم را برایت آورده ام
غصه هایم را آورده ام
نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا.
مانده ام در این شهر پر التهاب.
مانده ام در این خستگی
نذر کرده ام برای دل خسته ام،نذر کرده ام بنشینم گوشه ای و برای دل خسته ام بخوانم:
"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ"
دریاب این دل را.....
گاهی به کودکیتان فکرکنید, به یاد بیاورید برای رسیدن به خواسته هایتان, بازی با همبازی موردعلاقه تان, پیداکردن خوراکی هایی که مادرتان از دست شما پنهان می کرد, در رفتن ازخواب بعد از ظهر چه می کردید؟؟
حتّی به قیمت تنبیه شدن, محروم شدن از بعضی چیزها از پای نمی نشستید. یادتان که هست؟؟؟
پس اکنون چه بر سر آن کودک شاد و پرانرژی آمده؟؟
کمی کودکی کنید و به آنچه می خواهید فکرکنید و به دستش بیاورید…..
به یاد داشته باشید که زندگی دنیا بازیچه ای بیش نیست.
پس:آسان بگیرید تا به آسانی بگذرد…
پسر گلم یه دقیقه میای کارت دارم !
پسرم خدا خیرت بده یه دقیقه بیا !
چه دختر نازی دارم من ، مامان جان بیا یه دقیقه !
و . . .
با توجه به نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و با توجه به خطر جدی خونه تکونی !
در صورت شنیدن هر کدام از این الفاظ توسط مادرتان سریعا محل را ترک نموده
( حتی شده از پنجره بپرین پایین ) و ترجیحا تا ١ هفته به محل مذکور مراجعه نفرمایید !
لطفا ابن اخطار را جدی بگیرید !
یکی جدی نگرفت تا الان ۴ تا فرش شسته :D
نمي خواهم شما را بترسانم ،
ولي اگر امروز جايي از کار شما گيردارد
شايد دليلش نگاه غضب آلودي است که هشت سال پيش به مادرتان انداختيد. يا دادي است که
بر سر پدرتان زديد، يا خداي نکرده کسي را در صفي هل داده ايد يا پشت سر کسي حرف زديد و يا ...