کپشن های مربوط به ماسید

پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ماسید

عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)

از یاد رفتن
چیزی ست
شبیه یک فایل موسیقی
ماسیده بر کنج هارد کامپیوتری
که نه پِلی میشود و نه دیلیت!

#ای_لیا

قرار نبوده

قرار نبوده تا نم باران زد ، دستپاچه شویم و زودچتری ازجنس پلاستیک روی سر‌ بگیریم مبادا مثل کلوخ آب شویم....
قرار نبوده
این قدر دور شویم و مصنوعی!
ناخن های مصنوعی،
دندان های مصنوعی،
خنده های مصنوعی،
آواز‌های مصنوعی،
دغدغه های مصنوعی...

هر چه فكر می‌کنم می‌بینم قرار نبوده ما این چنین با بغل دستی هایمان در رقابت های تنگانگ باشیم تا اثبات کنیم موجود بهتری هستیم،
این همه مسابقه و مقام و رتبه و دندان به هم نشان دادن برای چیست؟

قرار نبوده
همه از دم ، درس خوانده بشویم
از دم ، دکترا به دست بر روی زمین خدا راه برویم،
بعید می دانم راه تعالی بشری از دانشگاه ها و مدرکهای ما رد بشود.

باید کسی هم باشد که گوسفندها را هی کند،
دراز بکشد نی لبک بزند,
با سوز هم بزند و عاقبت هم یک روز در همان هیات چوپانی به پیامبری مبعوث شود.

یک کاوه لازم است که آهنگری کند که درفش داشته باشد که به حرمت عدل از جا برخیزد و حرکت کند.

قرار نبوده
این ‌همه در محاصره سیمان و آهن، طبقه روی طبقه برویم بالا،
قرار نبوده
این تعداد میز و صندلی‌ِ کارمندی روی زمین وجود داشته باشد،
بی شک این همه کامپیوتر...و پشت های غوز کرده ي آدم های ماسیده در هیچ کجای خلقت لحاظ نشده بوده...

تا به حال بیل زده‌اید؟
باغچه هرس کرده‌اید؟
آلبالو و انار چیده‌اید؟
کلاً خسته از یک روز ِکاري ِیَدی به رختخواب رفته‌اید؟
آخ که با هیچ خواب دیگری قابل مقایسه نیست....

این چشم ها
برای نورمهتاب یا نور ستارگان کویر برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان ,
برای خیره شدن به جاري ِآب
شاید ،
اما ....
برای ساعت پشت ساعت،
روز پشت روز،
شب پشت شب ...
خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده‌اند.!!!!!

قرار نبوده خروس ها دیگر به هیچ کار نیایند و ساعتهای دیجیتال صبح خوانی کنند.
آواز جیرجیرک های شب نشین حکمتی داشته حتما ً،
که شاید لالایی طبیعت باشد برای بخواب رفتن‌ ما تا قرص خواب‌ لازم نشویم و این طور شب تا صبح پرپر زدن اپیدمی نشود.....

من فکر می‌کنم قرار نبوده کار کردن جز بر طرف کردن غم نان،
بشود همه دار و ندار زندگی مان،
همه دغدغه‌زنده بودن مان,
همه دغدغه‌ زنده بودن ....

قرار نبوده کنار هم بودن و زاد و ولد کردن،
این همه قانون مدنی عجیب و غریب و دادگاه و مهر و حضانت و نفقه و زندان و گروکشی و ضعف اعصاب داشته باشد......

قرار نبوده
این طور از آسمان دور باشیم و
سی‌ سال بگذرد از عمر‌مان و
یک شب هم زیر طاق ستاره ها نخوابیده باشیم.....

قرار نبوده
کرِم ضد آفتاب بسازیم تا بر علیه خورشید عالمتاب و گرما و محبتش
زره بگیریم و جنگ کنیم....
قرار نبوده
چهل سال از زندگی رد کنیم اما کف پایمان یک بار هم بی واسطه کفش لاستیکی یا چرمی یک مسافت صد متری را با زمین معاشرت نکرده باشد....

قرار نبوده
من از اینجا و شما از آنجا، صورتکهای زرد به نشانه سفت بغل کردن و بوسیدن و دوست داشتن برای هم بفرستیم...
....
چیز زیادی از زندگی نمی‌دانم،
اما همین قدر می‌دانم که
این قرار نبوده هایی که برخلافشان اتفاق افتاده،
همگی مان را آشفته‌ و سردرگم کرده...!

قضاوت زودهنگام ممنوع:

دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت. در این موقع مادرش وارد اطاق شد. چشمش به دو دست او افتاد. گفت، "یکی از سیباتو به من میدی؟" دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب. اندکی اندیشید. سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. لبخند روی لبان مادرش ماسید. سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است. امّا، دخترک لحظه‌ای بعد یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت، "بیا مامان این سیب شیرین‌تره!" مادر خشکش زد. چه اندیشه‌ای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود.
هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید، هر قدر خود را دانشمند بدانید، قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد

قضاوت زودهنگام ممنوع
دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت. در این موقع مادرش وارد اطاق شد. چشمش به دو دست او افتاد. گفت، "یکی از سیباتو به من میدی؟" دخترک نگاهی خیره به مادرش انداخت و نگاهی به این سیب و سپس آن سیب. اندکی اندیشید. سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. لبخند روی لبان مادرش ماسید. سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است. امّا، دخترک لحظه‌ای بعد یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت و گفت، "بیا مامان این سیب شیرین‌تره!" مادر خشکش زد. چه اندیشه‌ای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود.
هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید، هر قدر خود را دانشمند بدانید، قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد.


دختر کوچولوی ملوس دو تا سیب در دو دست داشت.
در این موقع مادرش وارد اطاق شد . . . چشمش به دو دست او افتاد.
 گفت، “یکی از سیباتو به من میدی؟”
 اندکی اندیشید. . . . سپس یک گاز بر این سیب زد و گازی به آن سیب. . . .
 لبخند روی لبان مادرش ماسید. . . .
 سیمایش داد میزد که چقدر از دخترکش نومید شده است . . .
 امّا، دخترک لحظه‌ای بعد یکی از سیب‌های گاز زده را به طرف مادر گرفت
 و گفت، “بیا مامان این سیب شیرین‌تره!”

 مادر خشکش زد . . .
 چه اندیشه‌ای به ذهن خود راه داده بود و دخترکش در چه اندیشه بود.
هر قدر باتجربه باشید، در هر مقامی که باشید، هر قدر خود را دانشمند بدانید،
 قضاوت خود را اندکی به تأخیر اندازید
 و بگذارید طرف مقابل شما فرصتی برای توضیح داشته باشد.


 قضاوت زودهنگام ممنوع
!!!!

اس ام اس های جدید،عاشقانه، خنده دار و . . . ارسالی کاربران

رفتن, چیزی, شبیه, فایل, موسیقی, ماسیده, هارد, کامپیوتری, پِلی, میشود, دیلیت, ایلیا, قرار, نبوده, باران, دستپاچه, شویم, زودچتری, ازجنس, پلاستیک, بگیریم, مبادا, کلوخ, مصنوعی, ناخن, دندان, خنده, آوازهای, دغدغه, میکنم, میبینم, چنین, دستی, هایمان, رقابت, تنگانگ, باشیم, اثبات, کنیم, موجود, بهتری, هستیم, مسابقه, مقام, رتبه, نشان, دادن, برای, چیست, خوانده, بشویم, دکترا, زمین, برویم, بعید, دانم, تعالی, بشری, دانشگاه, مدرکهای, بشود, باید, باشد, گوسفندها, دراز, بکشد, بزند, عاقبت, همان, هیات, چوپانی, پیامبری, مبعوث, کاوه, لازم, آهنگری, درفش, داشته, حرمت, برخیزد, حرکت, محاصره, سیمان, طبقه, بالا, تعداد, صندلیِ, کارمندی, کرده, کجای, خلقت, لحاظ, نشده, زدهاید, باغچه, کردهاید, آلبالو, انار, چیدهاید, کلاً, خسته, ِکاري, ِیَدی, رختخواب, رفتهاید, دیگری, قابل, مقایسه, نیست, نورمهتاب, ستارگان, کویر, دیدن, خیره, جاري, شاید, ساعت, ماندن, مهتابی, مانیتورها, آفریده, نشدهاند, خروس, نیایند, ساعتهای, دیجیتال, خوانی, کنند, جیرجیرک, نشین, حکمتی, حتما, لالایی, طبیعت, بخواب, نشویم, پرپر, اپیدمی, نشود, کردن, ندار, زندگی, دغدغهزنده, بودن, کنار, قانون, مدنی, عجیب, غریب, دادگاه, حضانت, نفقه, زندان, گروکشی, اعصاب, آسمان, بگذرد, عمرمان, ستاره, نخوابیده, کرِم, آفتاب, بسازیم, علیه, خورشید, عالمتاب, گرما, محبتش, پایمان, واسطه, لاستیکی, چرمی, مسافت, متری, معاشرت, نکرده, اینجا, آنجا, صورتکهای, نشانه, بوسیدن, دوست, داشتن, بفرستیم, زیادی, نمیدانم, همین, هایی, برخلافشان, اتفاق, افتاده, همگی, آشفته, سردرگم, قضاوت, زودهنگام, ممنوع, دختر, کوچولوی, ملوس, موقع, مادرش, وارد, اطاق, چشمش, سیباتو, میدی, دخترک, نگاهی, انداخت, اندکی, اندیشید, گازی, لبخند, لبان, سیمایش, میزد, چقدر, دخترکش, نومید, امّا, لحظهای, سیبهای, گرفت, مامان, شیرینتره, خشکش, اندیشهای, داده, باتجربه, باشید, مقامی, دانشمند, بدانید, تأخیر, اندازید, بگذارید, مقابل, فرصتی, توضیح, گرفتو, اندازیدو,