من سرم را
شیره میمالم که یادت نیستم
اما!
پشت حجم بیخیالی
دوستت دارم هنوز....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مالم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اولین همدردی رو بعد از قبول نشدن تو کنکور پدرم بهم داد که گفت
این جامعه نیاز به حمالم داره پسرم قصه نخور =))
پیش اومده تو تاکسی 500 تومن کم داشتم، راننده گفته میشه به جاش پاتو بمالم
دلم را برای قدمهایت
آماده کرده بودم
کاش آرام قدم بر میداشتی
نمی دانستم
آمده ای لگد مالم کنی
جز عشق گناهی نیست
در نامهی اعمالم...
#فروغی_بسطامی
هم قفس وا می کند هم پر و بالم می دهد
هم برای پرکشیدن شور و حالم می دهد
فرصتی تازه برای دل فراهم می کند
وسعتی تازه به آفاق خیالم می دهد
در هوای نو شدن مثل نسیم کوچه باغ
ازشمیم عشق احساسی زلالم می دهد
می نشیند رو به روی دل به لبخندی ملیح
پاسخی در خور به لب های سؤالم می دهد
این دل پژمرده را باغی شکوفا می کند
باز می رویاندم حس کمالم می دهد
بعد عمری رنج فرهادی کشیدن های دل
مژده ی شیرین ایام وصالم می دهد
دفتر عشق مرا یک روز امضاء می کند
نقطه ی پایان به رنج ماه و سالم می دهد!
رحیمی رامهرمزی
امروز مبارکست فالم
کافتاد نظر
بر آن جمالم
چون دوست موافقست سعدی
سهلست
جفای خلق عالم ...
اولین روز از باقیِ عمرِ شماست...
صبح بخیر ..
ای جان ز غمت غرق خیالات محالم
ای کاش بدانی ز چه حالی به چه حالم
صد پاره شد این دل ز بس او را تو شکستی
گر از تو ننالم تو بگو از که بنالم ؟
فریاد ز بی مهری ات ای یار ستمگر
بیداد کز عشقت شده ام شهره ی عالم
حق داشتی از من بگریزی که توماهی
من همچو یکی برکه که گِل گشته زلالم
دریای جنوبی تو که نیلی و قشنگی
من ساحل گِل گشته ی دریای شمالم
تندیس قشنگی تو که از جنس طلایی
اما من بیچاره تَرَک خورده سفالم
هستی تو نهالی که شکوفا شده گُل هاش
من همچو درختی که ز بس سوخت زغالم
تو حور و پری هستی و جای تو بهشت است
من اهل جهنم ...نبوَد برتو مجالم
دیگر تو بگو چیستی و من چه ام ای دوست
هستی تو به از آنچه بگویم به مثالم
اما نبود حق که اسیرم کنی آنگاه
از خویش برانی و کنی قصد قِتالم
کردی تو مرا غرق به دریای وجودت
آنگاه نهادی تو به دل رنج و ملالم
آخر ز خدا ترس ، جفا کم کن و بگذر
بر من تو دمی تا که ببینی به چه حالم
گاهی من آنقدر درگیر پست ها و متن هایم در صفحات مجازی می شوم؛
که از خواندن روزانه چند خط قرآن یا کتب روایی،غافل میشوم؛
و در پایان روز،میبینم که حتی یک دهم وقتی که در فضای مجازی بودیم،در فضای قرآن و حدیث نفس نکشیدم...
آنقدر که آنلاین بودم و اولین نفر پست های دیگران رالایک کردم؛
به فکر نماز اول وقت نبودم...
آنقدر درگیر جذب حداکثری شدم که فراموش کردم "اخلاص" و "عبودیت" رمز برکت در کارهایمان است...
آنقدر که به فکر آبروی خود،و برانگیختن تشویق دیگران و تائید کردن هایشان بودم،
به فکر رضایت صاحب زمانمان نبودم...
آنقدر مدام فکرم مشغول عکس پروفایل بود؛
غافل شدم از اینکه پیش اماممان چه وجهه ای دارم و وضعیتمان، نامه ی اعمالمان پیش او چگونه است...
آنقدر در این فضا وقتمان را با انبوهی از جمعیت گذراندیم،فراموش کردیم تنهایی و غربت امام زمانمان را...
آن چنان حضور در این فضا را برای خود لذت بخش کردیم،که کم کم غافل شدیم از لذت مناجات و درددل خصوصی با مولا...
خدایا مارا به حال خودمان واگذار مکن
ی تصمیم جدی تو زندگیم گرفتم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
میخام رو حقم فلفل بمالم. تا کسی دیگه حقمو نخوره