مهمانم کن به کوتاهی یک بوسه
میخواهم صدای شلیک عشق
بر قلبم را
از لبان تو بشنوم

#مژده_شکوری

من دوست نداشتم ؟؟؟
من واسه تو پیش مامانم اشک ریختم

داشت میگفت نمیخوام برم تو رابطه با یه نفر وقتی میشه با همه بود و حال کرد 
گفتم سی و دو سالته دلت نمیخواد یکی عاشقت باشه؟ گفت نیازی ندارم
گفتم نمیخوای یکی بهت واقعی محبت کنه؟ گفت مامانم بهم محبت میکنه کافیه
همونجا دو تا گوش گنده مخملی رو دیدم و تصمیم گرفتم بحثو ادامه ندم :)

به گمانم، ما موسیقی و عطر را اصلا برای این دوست داریم که فضاهای قبلی زندگیمان را تداعی میکنند؛ این هم راهی است برای اینکه با مرگ لحظه بجنگیم و آن را به زندگی بازگردانیم و سایه‌ها و بازتاب‌ هایش را زنده کنیم، هر چند موقت.

غادة السمان

.

مسافر بی بدرقه ی من
آنقدر بیصدا رفتی که از وداع جا ماندم؛
باز به غیرت چشمانم
که آبی پشت سرت ریخت...

به قول نزار قبانی:
من درباره‌ی تو به انها نگفتم
اما تورا دیده اند که
در چشمانم زندگی میکنی .
من درباره‌ی تو به انها نگفتم
اما تورا در کلمات
نوشته شده ام دیده اند .
عطر عشق نمیتواند پنهان بماند .️

اگر چشمانم می‌توانستند روح غمگینم را به تصویر بکشند،
همه از دیدن لبخندم می‌گریستند.!!:)))
• |.|

یه روز یکی از دوستای مامانم
ساعت 5 بعداز ظهر
اومد تا 10 شب اشک ریخت و حرف زد
وقتی رفت به مامانم گفتم:
چه حوصله ای داری !!!!
ماشالله چقدر حرف زد
مامانم گفت پناه بودن لیاقت میخواد!
اینکه پای دل شکسته یکی بشینی
حرفاشو گوش کنی از هزارتا
نذر و نیاز ارزشش بالاتره !!!
دل شکسته بی پناهه مامان

یاد گرفتم روزها، ماه‌ها و سال‌ها به عشق یک‌طرفه مبتلا بمانم، اما با ابراز علاقه، از خودم یک احمق نسازم.

خودم خواستم با تمام وجود
با تویی که نبود
عاشقانه بمانم :)