همه چیز از عطرها شروع میشود، از رایحه ها. مثل عطر معشوق جامانده روی پیرهنی که او دوستش دارد.. مثل بوییدن پیرهنت قبل از خواب شیرین آخر شب.. مثل لبخند اول صبح ات که مدیون رایحه ی همان پیرهنی.. مثل مکدر شدن خاطرت با پر کشیدن عطرش.. مثل عبور رهگذری غریبه با بوی عطری آشنا.. مثل پرت شدن در اقیانوس خاطراتی که قرار بود برای همیشه متروکه بماند...
باور کن همه چیز از عطرها شروع میشود، از رایحه ها
#نجمه_سادات_قلندری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی متروکه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدمها فکر میکنند بعد از رفتنشان باید مانند صندوق پستی زنگ زده و باران خورده درست در نقطهای که رهایت کردهاند تا ابدیت منتظر پیغامشان بمانی...
اما نه!
همیشه این طور نیست. آدمها دل دارند. پا دارند. بند دلشان که پاره شود، بند کفشهایشان را محکم میکنند و میروند.
دوست داشتن فصل دارد. دوست داشتن زمان دارد. کدام باغی را دیدهای زمستان که میشود لباسی از شکوفه بپوشد؟! کدام مسافری را دیدهای که چمدان بهدست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟!
تو دیر به سراغم آمدی. تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من. مثل بر آورده شدن آرزوی کودکیام در بزرگسالی؛ دوست داشتنت دیگر به کارم نمیآید؛ دیگر اندازهام نمیشود... گفته بودم نه؟!
دوست داشتن فصل دارد.
دوست داشتن زمان دارد.
#مهسا_مجیدی_پور
✿ کپشن خاص ✿
آدمها فکر میکنند بعد از رفتنشان باید مانند صندوق پستی زنگ زده و باران خورده درست در نقطهای که رهایت کردهاند تا ابدیت منتظر پیغامشان بمانی...
اما نه!
همیشه این طور نیست. آدمها دل دارند. پا دارند. بند دلشان که پاره شود، بند کفشهایشان را محکم میکنند و میروند.
دوست داشتن فصل دارد. دوست داشتن زمان دارد. کدام باغی را دیدهای زمستان که میشود لباسی از شکوفه بپوشد؟! کدام مسافری را دیدهای که چمدان بهدست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟!
تو دیر به سراغم آمدی. تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من. مثل بر آورده شدن آرزوی کودکیام در بزرگسالی؛ دوست داشتنت دیگر به کارم نمیآید؛ دیگر اندازهام نمیشود... گفته بودم نه؟!
دوست داشتن فصل دارد.
دوست داشتن زمان دارد.
#مهسا_مجیدی_پور
خیابانی متروکه ام
سالهاست در من
جز خیالِ گاه گاهِ تو
کسی قدم نزده!
. .
آدم ها فکر می کنند بعد از رفتنشان
باید مانند صندوق پستی زنگ زده
و باران خورده درست
در نقطه ای که رهایت کرده اند
تا ابدیت منتظر پیغامشان بمانی
اما نه ..
همیشه این طور نیست
آدم ها دل دارند
پا دارند
بند دلشان که پاره شود
بند کفش هایشان را محکم می کنند و
می روند
دوست داشتن فصل دارد
دوست داشتن زمان دارد
کدام باغی را دیده ای زمستان که می شود لباسی از شکوفه بپوشد ؟
کدام مسافر ی را دیده ا ی که چمدان به دست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟
تو دیر به سراغم آمدی
تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من
مثل بر آورده شدن آرزو ی کودکی ام در بزرگسالی ؛ دوست داشتنت دیگر به کارم نمی آید ؛دیگر اندازه ام نمی شود ...گفته بودم نه؟
دوست داشتن فصل دارد، دوست داشتن زمان دارد...
-مهسا_مجیدی_پور
.
بی تـو متروکه و
بـی رهگذرست کلبـه مـن ♡
#مولانا
.
آدمها دل دارند،
پا دارند.
بند دلشان که پاره شود،
بند کفشهایشان را محکم میکنند
و میروند.
دوستداشتن فصل دارد
دوستداشتن زمان دارد.
کدام باغی را دیدهای زمستان که میشود لباسی از شکوفه بپوشد؟
کدام مسافر ی را دیدهای که چمدان بهدست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریلها بدوزد؟
تو دیر به سراغم آمدی
تو دیر برآورده شدی، آرزوی کوچک من!
مثل برآوردهشدن آرزوی کودکیام در بزرگسالی.
دوستداشتنت دیگر به کارم نمیآید،
دیگر اندازهام نمیشود.
گفته بودم، نه؟
دوستداشتن فصل دارد
دوستداشتن زمان دارد...
آدم ها فکر می کنند بعد از رفتنشان
باید مانند صندوق پستی زنگ زده و باران خورده
درست در نقطه ای که رهایت کرده اند
تا ابدیت منتظر پیغامشان بمانی.
اما نه ..
همیشه این طور نیست
آدم ها دل دارند
پا دارند
بند دلشان که پاره شود
بند کفش هایشان را محکم می کنند و
می روند
دوست داشتن فصل دارد
دوست داشتن زمان دارد
کدام باغی را دیده ای زمستان که می شود لباسی از شکوفه بپوشد ؟
کدام مسافر ی را دیده ا ی که چمدان به دست سالها در ایستگاهی متروکه چشم به ریل ها بدوزد؟
تو دیر به سراغم آمدی
تو دیر برآورده شدی آرزوی کوچک من
مثل بر آورده شدن آرزو ی کودکی ام در بزرگسالی ؛
دوست داشتنت دیگر به کارم نمی آید ؛دیگر اندازه ام نمی شود ...
گفته بودم نه؟
دوست داشتن فصل دارد
دوست داشتن زمان دارد...
ایستگاه آخر
بی تو متروکه و
بی رهگذرست کلبه من...
با تو آباد شود کلبه
به ویرانه قسم!
(مولانا)
✨
مرا برای روز مبادا کنار بگذار
مثل مسافرخانه ای متروکه امـ
در جاده ای سوت و کور
یک روز خسته از راه می رسی
و جز آغوش من
برایت پناهی نیست