عمر آدمی کوتاهه، اگه دوسش دارید، اگه دوستون داره، بهم بگید
نذارید زمان محتاط و ترسوتون کنه
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی محتاط
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
آدم ها تنها که می شوند ؛ فرصتِ بیشتری دارند که فکر کنند .
که ببینند چه کسی دوستشان دارد ، چه کسی هوایشان را دارد ، و چه کسی عینِ خیالش نیست !
آدم ها تنها که می شوند ؛ تویِ لاکِ خودشان فرو می روند ، واقع بین می شوند ، زیاد می فهمند ، محتاط تر عمل می کنند ...
و تصمیماتِ مهمی می گیرند !
نرگس صرافیان طوفان
اون شخص اگه نگران از دست دادن تو بود
رفتارهایی نمیکرد که باعث ناراحتیت بشه؛ در واقع محتاط میبود...
. .
Reminder :
اون شخص اگه نگران از دست دادن تو بود رفتارهایی نمیکرد که باعث ناراحتیت بشه؛ در واقع محتاط میبود. اون نگران نیست، انقدر نگران نباش.
در یه زمینه هایی بی پروا شدم و در یه زمینه های دیگه ای محتاط تر، و برآیند این دو اتفاق از نظر بقیه صفره ولی واسه من کلی تغییرات بنیادی درونیه
✿ کپشن خاص ✿
بعد رفتن آدم ها از زندگیمون،
نه مثل حرفامون "میمیریم از نبودنش"
نه مثل تظاهرمون به همین راحتی
"از چشممون میفته"
باید بپذیریم واقعیت هارو،
رفتن آدم ها مارو وارد
دنیای جدیدی میکنه،
دنیایی پُر از خالی!
دنیایی که قراره از همیشه
محتاط ترمون کنه؛
از همیشه گوشه گیر تر،
جایی بینِ مرگ و زندگی،
من اسمش رو میذارم "دنیای بی قرار"
کاش انقدر باهم خوب باشیم که
پای هیچکس
به این دنیای بی قرار باز نشه!!!
محمد ارجمند
✿ کپشن خاص ✿
آدم ها تنها که می شوند ؛
فرصتِ بیشتری دارند که فکر کنند
که ببینند چه کسی دوستشان دارد ،
چه کسی هوایشان را دارد ،
و چه کسی عینِ خیالش نیست ...
آدم ها تنها که می شوند ؛
تویِ لاکِ خودشان فرو می روند ،
واقع بین می شوند ،
زیاد می فهمند ،
محتاط تر عمل می کنند ،
و تصمیماتِ مهمی می گیرند.
#نرگس_صرافیان_طوفان
روزها می گذرند و من هر روز دنیا را بیشتر می شناسم
عاقل تر می شوم و محتاط تر
دیگر کمتر رویا می بافم
دیر تر آدم ها را باور می کنم
کمتر از زشتی ها تعجب می کنم
بیشتر احساساتم را نادیده می گیرم
روزها می گذرند و من هر روز
بیشتر از دنیای سادگی ام فاصله می گیرم
یکی از مایوس کننده ترین مسائل در قرن بیستم این بود که معلوم شد تحصیل اجباری و پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت دانش و فرهنگ به هیچ روی منجر به بهتر شدن آدم ها یا محتاط تر و مهربان شدنشان، آن گونه که در قرن نوزدهم سخت بدان باور داشتند، نمی شود.
و عده ی کثیری از قاتل ها و آدمکش ها و عاملان کشتارهای دسته جمعی اتفاقا عاشق هنر هستند
و به اپرا گوش می دهند
و به نمایشگاه ها می روند
و شعر می سرایند و علوم انسانی و طب می خوانند..
و در میان فیلسوفان این عقیده شیوع بیشتری پیدا کرد که قرن بیستم نقطه ی پایانی بر اومانیسم نهاده است و دوران تازه ای آغاز شده است که آن را پسااومانیسم خواندند،
چون روشن نبود چگونه باید این دوران تازه را تعریف کرد...
" شهر فرنگ اروپا
پاتریک اوئورژدنیک "
دکتر شریعتی :
« کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ، آن هم به سه دلیل ؛ اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آورتر بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت. !...
چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه خودم زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم . »
«پناه»
میبرم «به خدا»،
از عـیبی که،
«امروز» در خود می بینم،
و
«دیروز»
«دیگران را» به خاطر،
«هـمان عیـب» ملامت کرده ام.
محتاط باشیم، در «سرزنش» و «قضاوت کردن دیگران».
وقتی
نه از «دیروز او» خبر داریم و نه از "فردای خودمان"