اهل شعرم
اهل تنهایی و درد . . .
پیشه ام فریاد است
کاسبم ؛ کاسب دل . . .
صادراتم شادی ؛ وارداتم غم و درد
دوستانی دارم سردتر از سردی برف
گاه گاهی یخشان میشکند . . .
گاه گاهی دلشان می سوزد . . .
ولی از روی ترحم !
سرزمینی دارم مردمانش همه دوست
ولی از روی ریا . . .
#سهراب_سپهری
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مردمانش
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
زادگاهم شهریست کوهستانی
شهری که چشم مردمانش هر صبح
به قله ی کوهی می افتد که در آسمان شهر
با رقص نوری ضعیف از خورشید
ویا با تکه ای ابر و مه
یکه تازی میکند برای خودش...
به خیال خودش آسمان فقط برای اوست!
بهار آمد ...
چه خبری خوش تر از این ..
چه حسی بالاتر از این که سوز و سرمای زمستان دل انگیز؛ با آن غروب های زود هنگامش، رفت...
پاییز عاشق کش و زمستان بی بدیل رفت و جایش را به بهار داد.
چه لذتی بالاتر از این شکفتن های بسیار.
خدا را نگاه کن...
کمی سرت را رو به آسمان بگیر، تا ببینی خدا تمام رحمتش را روی سر تو می ریزد...
گاهی خدا و مهربانی هایش باران می شود... گاهی شکوفه... گاهی می شود رعد و برق های بهاری.
همه این ها نشانه است... که تو رد پای مهربانی خدا را بگیری و به منزل دوست برسی.
کاری هم نداریم که هر کدام از ما با این نو شدن ها، یک قدم به دنیای ابدی مان نزدیک تر شده ایم.
اما خوب است، لحظه ی تحویل سال به یاد آن روزی باشیم که دوست داریم، خداوند تمام گناهان ما را ببخشد.
ببخشد و در رحمتش را به روی ما باز کند.
پس ببخشید تمام دل گیری های زمانه را.
هم دنیا را ببخشید، و هم مردمانش را.
دل های شما جایگاه مهربانی خداست.
با لجاجت های کودکانه مان جای عشق و محبت را... جای دوستی ها را، آنقدر تنگ نکنیم که عشق، مجبور شود از خانه ی دل ما کوچ کند.
بیاید به جای سبزه های گره زده ی عید، نفرت های گذشته را به رودخانه بسپاریم.
بیاید یک بار هم که شده گره گشای دل خودمان باشیم.
آن کسی که روزگاری دوست داشته ایم را، هنوز دوست بداریم... حتی اگر امروز دلش در خانه ی دیگری می تپد.
بیایم چشم هایمان را باز کنیم. ما با عشق پا به این دنیا گذاشته ایم. نقابی که روزگار روی چهره هامان گذاشته را برداریم.
مطمئن باشید یک روزی... یک جایی... آن کسی که انتظارش را داشتید؛ عاشق همین چهره ی ساده و بی نقاب شما می شود...
با همین یک دوست و همسفر عاشق، می شود به جنگ تمام جاده های بی انتهای دنیا رفت.
نفرت ها را دور بریزید.
بگذارید دل هایتان کمی نفس بکشد.
بیاید یک بار با این بهار، جوانه بزنیم.
شاید این جوانه، روزی تا آسمان خدا رفت.
باشد که رستگار شویم ....
{ علیرضا اسفندیاری }
دلم گم شدن می خواهد
یک جاده با اشانتیونِ یک ناکجا آباد در مقصد ...
جایی که عقل مردمانش
به درک دل بستگی ها پا بدهد و
هوای دل هاشان آنقدر آفتابی باشد که
بفهمند ، حجم سایه ای را
که از عشق، زیر پاهایت قد کشیده است ...
دلم رفتن می خواهد به جایی که
دل اهالی اش از اشک های من آب نخورد ...
جایی که عشاقش شعرم را ناشنیده نگیرد و
اشتیاق عشقِ نشسته در نگاهم را کور نکند ...
آمریکا کجاست ؟؟!!آمریکا جاییست که بزرگترین کمدینش (رابین ویلیامز ) از فرط افسردگی خودکشی میکنهو ایران جاییست که افسرده ترین مردمانش 24 ساغته در حال جک ساختن هستن !!
تا حالا از این زاویه نگاشون نکرده بودم
.
.
.
.
آمریکایی های بدبخت
امريكا جائيست كه بزرگترين كمدينش ( رابين ويليامز ) از فرط افسردگى خودكشى ميكنه و ايران جائيست كه افسرده ترين مردمانش 24ساعته در حال جك ساختن هستند.......
کوچه ای را بود نامش معرفت
مردمانش با وفا از هر جهت
سیل آمد کوچه را ویرانه کرد
مردمش را با جهان بیگانه کرد
هر چه در آنکوی بود ار معرفت
شست و با خود برد سیل بی صفت
از تمام کوچه تنها یک نفر
خانه اش ماند و خودش جست از خطر
رسم و راه نیک هرجا بود و هست
از نهاد مردم آن کوچه است
چونکه در اندیشه تو اینگونه ای
حتم دارم بچه ی آن کوچه ای.....
تو رفته ای و من عاشقانه های بی تو بودنم را ...
در دنیایی میگویم ، ک اوج همدردی مردمانش یک like است !!!