به او گفته بودم دیدنت مثل این است که اسباببازی محبوب کودکیم را همان وقتی که میخواهمش خریدهاند و بابا نگفته بعدا میخرم.
حالا انگار صد سال است یکبند غروب جمعه است. مشقهایم مانده، سرما خوردهام، تب دارم، و اسباببازیم را بردهاند پس دادهاند...
#حمیدسلیمی
. .
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مشقِ
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم،
مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آنجا هجوم بیاورد
امید را برای روزهای بد، ساختهاند، چراغ را برای تاریکی
انسان اگر با مشقّت و درد و مصیبت روبرو نمیشد،
نه به چیزی ایمان میآورد،
نه به آینده ای دل میبست، و نه از امید، سلاحی میساخت به پایداری کوه ...!
. #نادر_ابراهیمی
. #آتش_بدون_دود
یا رب!
ما مشقِ غمِ
عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما
. .
.صبح خورشید آمد
.دفتر مشقِ شبم را خط زد
.میروم دفتر پاک نویسی بخرم
.زندگی را باید از سر سطر نوشت
.ســـلام
.صبحتون پر از لبخند دوستان مهربانم
ما مشقِ غمِ
عشق تو را خوش ننوشتیم
اما تو بکش خط به خطای همه ی ما
#فاضل_نظری
به نظرم می تونن دیوارای حموم رو از جنس لیف درست کنن
که آدم راحت مثل خرس کمرشو بکشه به دیوار دیگه !
اینهمه مشقّت برای لیف کشیدن کمر نکشه !
بابا یه ذرم مارو درک کنید خوب شاید حال نداشته باشیم
یه توپ دارم قلقلیه
سرخ و سفید و آبیه
میزنم زمین، هوا میره
نمیدونی تا کجا میره
من این توپو نداشتم
مشقامو خوب نوشتم
بابام بهم عیدی داد
یه توپ قلقلی داد
یه توپ دارم قلقلیه :
از آنجا که همهی توپها قلقلی هستند؛ این مصرع نشان حماقت شاعر است. یا بیانگر این موضوع است که شاعر توپهای مثلثی و مربعی و لوزی هم داشته ولی حالا فقط میخواهد در مورد آن توپش که قلقلی است، صحبت کند. در هر صورت میتوان این فرضیه را هم در نظر گرفت که شاعر میخواسته در لفافه و با استفاده از آرایههای ادبی نظیر تشبیه و استعاره، به گردی زمین که مرحوم گالیور (!) آن را به اثبات رساند، تاکید کند.
سرخ و سفید و آبیه:
این سه رنگ که نماد پرچم فرانسه است، نشان دهندهی فرانسوی بودن توپ مورد نظر است. حالا چرا فرانسه؟ خدا میداند!
میزنم زمین هوا میره/ نمیدونی تا کجا میره:
این مصراع گویای مکان سروده شدن شعر است. جایی بیرون از جو زمین. چون این مصراع بحث جاذبهی زمین را نقض میکند و در ادامه به لایتناهی بودن دنیا اشاره دارد که مسلماً به من و شما هیچ ربطی ندارد.
من این توپو نداشتم/ مشقامو خوب نوشتم:
فقر! نداشتن توپ و آتاری و پلی استیشن و … باعث شده که شاعر از درد نداری و بدبختی بنشیند و درس بخواند و مشقهایش را خوب بنویسد. برای مثال اکثر فوتبالیستها که همیشه با توپ سر و کار دارند، وضعیت درسی مساعدی ندارند.
بابام بهم عیدی داد / یه توپ قلقلی داد:
این مصراع هیچ تفسیر خاصی ندارد! جز اینکه شاعر از آرایهی مبالغه استفاده کرده است.
دوست داشتنات را از سالی به سال دیگری جابهجا میکنم
انگار دانشآموز مشقاش را در دفتری تازه پاکنویس میکند
رسید صدای تو، عطرتو، نامههای تو
و شمارهی تلفن تو و صندوق پستی تو
میآویزمشان به کمد سال جدید
تابعیت دائمی در قلبم را به تو میدهم
تو را دوست دارم
هرگز رهایت نمیکنم ..
بر برگهی تقویم آخرین روز سال
در آغوشم میگیرمت
و در چهارفصل میچرخانمت ...
آقا اجازه ؟!
دست خودم نیست خسته ام.در درس عشق در صف آخر نشسته ام .
یعنی نمیشود که بینم سحر رسید؟درس غریب «غیبت کبری»به سر رسید؟
آقا اجازه؟!
بغض گرفته گلویمان .آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان.
استاد عشق!
صاحب عالم!
گل بهشت!
باید که مشقِ نام تو را تا ابد نوشت....