یک پُلی ته ایالت نیویورک ریخته. بعد از سی و دو سال. کارشناس محترم هم گزارش داده که دلیل ریختن پل fatigue است. سر تا ته علم مقاومت مصالح هیچ چیز جذابی ندارد الا همین مبحث فَتیگ.
" خستگی سازه در اثر بارگذاری متناوب "
هیچ کدام از این بارگذاریها به تنهایی از توان سازه خارج نیست. اما همین متناوب بودنشان است که خستهاش میکند. طاقتش تمام میشود و میریزد.
این دقیقا همان دلیلی است که بیشتر ما آدمها بابتش میمیریم. بابت فَتیگ. بابت تکرار بارهای کوچکی که تمام نمیشوند اما تمام میکنند. ما عمدتا از خستگی میمیریم. فقط اشکالش این است توی گزارش مرگ هیچ کس نمینویسند دلیل مرگ خستگی. بالاخره یک روز علم مقاومت مصالح را باید پیوند بزنند به علم پزشکی قانونی....
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مصالح
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
وقتی با آدمها سرو کار داریم تا وقتی مطمئن نیستیم اینقدر نزدیکشون نشیم که توشون حس تعلق ایجاد بشه, بعدش هم که نزدیک شدیم هی پشیمون نشیم و عقب بکشبم و بعدش دوباره دلمون اون آدمو بخواد و باز بهش نزدیک بشیم. تو بحث مقاومت مصالح بهش میگن ایجاد تنش و در نهایت خستگی و سرانجام گسیختگی. این عقب جلو رفتن تو رابطه اون مخاطب رو به فنا میده. یا مطمئن بشیم بریم تو رابطه یا هی دم به دقیقه پشیمون نشیم .طرف مقابل ما موش آزمایشگاهی نیست.
آدمه...
دختره اومده سرِ کلاس نشسته
یه مشت خودکارِ اکلیلی درآورده با یه دفترِ عصرِ یخبندان
داره جزوه مقاومت مصالح ۳ مینویسه :|
غلط نامه کد خدا :
مدرسه : یه جاییکه پدر پول پرداخت می کند و پسر بازی می کند.
بیمه ء عمر : یک قراردادی که شما رو در طول زندگی نیازمند می کند ودر موقع مردن ثروتمند.
پرستار : شخصی که از خواب بیدار می شود و به شما قرص خواب آور می دهد.
ازدواج : یک توافقنامه ای که در آن مرد درجه لیسانسش را از دست میدهد (معنی لیسانس و تجرد در انگلیسی به یک معنیه و اشاره به اون دارد) و خانم درجهء استادی را کسب می کند.
طلاق : وخامت آیندهء ازدواج
اشک : یک نیروی هیدرولیک که در آن قدرت ارادهء جنس مذکر بوسیلهءقدرت آب جنس مونث شکست می خورد.
سخنرانی : یک هنر انتقال اطلاعات از نتهای سخنران به نتهای دانشجویان بدون اینکه به ذهنهای هر کدام خطور کنه.
کنفرانس : یک اغتشاشی که یک شخص توسط تعدادی حضار ضرب و شتم میشه.
مصالحه : هنر تقسیم یک کیک به روشی که هر کسی فکر کنه بزرگترین تکه رو دریافت کرده است.
دیکشنری : جاییکه نتیجه قبل از کار می آید.
اتاق کنفرانس : جائیکه همه صحبت می کنند و هیچ کسی گوش نمی دهد و بعدا هر شخصی عدم موافقت اعلام می کند.
پدر : یک بانکر که ذاتا تامین شده است .
جنایتکار : شخصی که استراحت مفهومی ندارد مگر اینکه دچار سرفه شود.
رئیس : شخصی که اول است وقتی تو تاخیر داری و تاخیر دارد وقتی که تو اول هستی .
دکتر : شخصی که مریضت رو با قرص و خودت رو با صورتحساب می کشد.
ادبیات روم باستان : کتابی که مردم پرستش می کنند ولی نمی خوانند.
خنده : منحنی که بسیاری از مسائل را بی پرده مشخص می کند.
اداره : یه جای برای استراحت بعد از یک کار فعال خانگی.
خمیازه : تنها زمانیکه بعضی آقایون می تونند دهانشون رو باز کنند.
و غیره : یه علامتی برای متقاعد کردن دیگران که شما واقعا بیش از اونیکه انجام دادین می دونین .
تجربه : نامی که مردم بر روی خطا هایشان میزارند
مورد داشتیم پسره اومده سرِ کلاس نشسته؛
یه مشت خودکآرِ اگلیلی درآورده با یه دفترِ عصرِ یخبندان!
داره جزوه مقاومت مصالح ۲ می نویسه