توفک کردی فقط زنها دلبری بلدند؟
نه جانم..
بعضی مردا..
درست وقتی دارندآستین پیراهنه چهارخانه شان راتامیزنند وزیرلب آهنگ میخوننوابروهاشون توی هم گره خورده,
میشن دلبرترین آدم روی زمین...
یطوری که ضعف میکنی براشون اصلا...
یایکی ازهمون وقتایی که کنترل تلوزیونو بامظلومیت سمتت میگیرن وقراره ازفوتبال دیدن دل بکنن...
اصلا راه نداره,بایدمــــرد برای نگاهش,خودش,
شیطنتی که وول میخوره توی مظلومیتش...
فکرمیکنی مردادلبری بلدنیستن؟
شده کلافگی یکی ازموجودات دیوانه رو وقتی دارن ظرف میشورن وپیشبندبستن ونمیدونن جای این بشقاب واون لیوان کجاست روببینی وبراشون جون ندی,دلت نره...قندآب نشه توش؟
مرداخیلی بیشتراز زنها دلبری بلدن..
خیلی بیشتربلدن چطورتمام قلبت ماله خودشون کنن...
وقتی به یه مردنزدیک شدی مواظب دلت باش...!!
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مظلومی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
مردها
مظلوم ترین جنس آفریدهٔ خدایند
شاید شما توی دلتان،
یا بلندبلند بخندید و بگویید :
جوک میگویی؟
یا مثلا بگویید :
مردها؟
مظلوم؟
این هم از آن حرفهاست!
اما راستش این است که مردها،
پشت نقاب غرور و منم منم شان،
گاه کودکانی معصوم و بی پناهند،
گاه عاشقانی نگون بخت،
و گاه پیرمردی تنها توی پارک.
و من فکر میکنم
که ته ته خوشبختی هر مردی،
خندهٔ زن و بچه اش است…
مردها را سخت میشود شناخت،
همه شان ته ریش ندارند،
همه شان فیتنس نیستند،
اتفاقا بعضیهایشان کچل و بی قواره اند،
بعضی دندانهای جلوییشان افتاده و بعضیها کوتاه اند با یک گلوله شکم!
اما همین مردهای معمولی، وقتی شما دارید خرید میکنید،
یا وقتی آرام برنامهٔ آشپزی نگاه میکنید،
یا موقع سرخ کردن بادمجان،
حتی وقتی که با بیحوصلگی از یقه های چرکشان گلایه میکنید،
مشغول جنگ هستند،
جنگ با مشغولیات ذهنی خودشان،
با راست و ریس کردن اجاره خانه،
با چک سر برج،
با قسط فلان،
با اینکه چطور کنار اینهمه مشکلات لبخند یادشان نرود،
و تاریخ تولد و عقد و ازدواج و هزار چیز عجیب دیگر،
که برای شما فرشته ها مهم است، یا چطور یک گوشهٔ آرام پیدا کنند
تا دردهایشان را توی سطل تنهایی خودشان عق بزنند،
مردها موجودات مظلومی هستند،
حواستان باشد،
که اگر دلشان خوش یک استکان چای است،
همیشه حاضر باشد،
که تعریف کنید ازشان،
حتی اگر شکمشان گنده
و کله شان کچل است،
مردها،
به محبت زنده اند،
و نه هیچ چیز دیگر،
باقی قضایا فقط فکرهای زنانه است،
بریزیدشان دور و طور دیگری نگاه کنید،
دنیا واقعا زیباست…
توجه❗️
این متن برای مردها نوشته شده
و نه نامردها
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﺯﻥ ﺧﻮﺏ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﮕﻦ: ﻣﺜﻞ «ﻣﺮﺩ» ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ...!!!
ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮏ ﻣﺮﺩ ﺧﻮﺏ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﮕﻦ: ﻣﺜﻞ ﺧﺮ ﮐﺎﺭ ﻣﯽﮐﻨﻪ..!!!
ﻭﺍﻗﻌﺎً ﭼــﺮﺍﺍﺍ.؟؟!! ��
مظلومیت تا کجا؟؟؟
پس فردا عرفه هستش یادمون نره به جز دعا کردن برا خودمون و دیگران و برادروخواهرامون تو سوریه وبحرین و...ازخدا بخوایم که به شناخت برسیم بلکه لااقل دنیامون سروسامون بگیره...اخه این چه دنیایی هستش که ما مسلمونا درست کردیم که برادرو خواهرامون دارن به مسیحی ویهودی پناهنده میشن وما ککمون نمیگزه بعدم ادعای شیعه بودن و امام زمانی وحسینی بودنمون گوش فلک رو کر کرده....مگر نه اینکه
پیغمبر صلی الله علیه واله فرمودند اگر صدای مظلومی رو شنیدید و ساکت موندید مسلمان نستید؟؟!!!
پس تو مسلمانیمون روز عرفه ی بازبینی داشته باشیم.
التماس دعا
چه کلمه مظلومی است..!
قسمت
تمام نامردی ها را گردن میگیرد..
پرنده ای که بال وپرش ریخته باشد!
مظلومیت خاصی دارد!
باز گذاشتن درقفسش توهینی است به او!
درقفس را ببندتا زندان دلیل زمین گیر شدنش باشد!نه بال وپر ریخته اش...
دلم مختاری میخواهد نه به خونخواهی حسین
بلکه به خونخواهی علی
که ما مردم علی را از یاد بردیم
عدل علی . معرفت علی . گذشت و بزرگواری علی و در نهایت
مظلومیت علی
ما مردم برحق بودن علی را به قرآنهای بر سر نیزه فروختیم
چه کلمه مظلومی است قسمت
همه نامردی ها را به عهده میگیرد
. شوهر مظلوم :
«همسرم با غم تنهایی خود خو می کرد»
موقـع بحث هوو لیک هیاهـــــو می کرد!
بسکه با فکـــر و خیالات عبث می خوابید
نصف شب در شکـم آن زنه چاقو می کرد!
وقتی از رایحه ی عشق سخن می گفتم
زود پا می شد و تی شرت مرا بو می کرد
طفلکی مادر مــن آش که می پخت زنم-
معتقد بود در آن جنبـــــــل و جادو می کرد
بهـــر او فاخته می دادم و می دیدم شب
داخل تابـــه به آن سس زده کوکو می کرد!
آخـــــــر برج کــــه هشتم گرو نه می شد
باز از مـــــن طلب ماهــــی و میگو می کرد
فیش دریافتــــــــــی بنده از او مخفی بود
زن همکـــــار ولی دست مـــــرا رو می کرد
دخل یکمـــــــــاه مرا می زد و ظرف یکروز
خـــرج مانیکــــــــور و میزامپلی مو می کرد
گـــــر نمی دادم بــــــا اشک سر مژگانش
آب می زد بــــــــــه ته جیبم و جارو می کرد
هر زنی غیر خودش عنتــــر و اکبیری بود
شخص «جینا...» را تشبیه به «...لولو» می کرد!
مثل آن کارتـــــون از لطف مداد جـــــــادو
بوالعجب شعبده ای بــا چش و ابرو می کرد
دکتر تغذیه ای داشت که ماهی صد چوق
می گرفت از مــــن و تقدیم به یارو می کرد
صد گرم چونکه بر آن اسکلت افزون می شد
عصبی می شد و لعنت بـــه ترازو می کرد
عاقبت هیکل پنجــــــاه و سه کیلویی را
خون دل خورده و پنجــاه و دو کیلو می کرد
حسرت زندگی خواهــــر خود را می خورد
کاو بــــه مچ - تـــا سرآرنج- النگو می کرد
نظـــــــــــر مادرش از هر نظری حجت بود
هر چــــــــه می کرد فقط با نظر او می کرد
بر خلافش اگـــــر آن دم نظری می دادم
لنگــــــه ی کفش نثــــار من هالو می کرد
کاشکی دست بزن داشتم امــا چه کنم
که خدا قسمت او شوهـــــر مظلومی کرد!
پرنده ای که بال و پرش ریخته باشد مظلومیت خاصی دارد !
باز گذاشتن در قفسش توهینی است به او !
در قفس را ببند تا زندان دلیل زمینگیر شدنش باشد نه پر و بال ریخته اش !