There is no sweeter innocence than our gentle sin
هیچ معصومیتی شیرین تر از گناهان کوچک ما وجود نداره
. ⃟.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی معصومیت
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
اَمی میگفت صورتی یه رنگیه بین قرمز و سفید. سفید پاکی و روشنی و معصومیتته که مال منه- قرمز برای عشقته که شهوته و آدمیت... !
اما من میگم تو نگا کن،رنگا وقتی سریع می چرخن همشون خاکسترین . حتی ایمان، با روبان صورتی توی موهاش.
. .
میدانید درد کجاست…؟درد اینجاست که :
برهنگی مد شده و “نجابت و حیا خز”..!!
داستان هم از آنجا شروع شد که شما دوست عزیز لایک را بر برهنه ها زدید نه به نجیب ها!!
خودتان قضاوت کنید کدام یک لایق لایک و تایید هستند…؟؟
درد اینجاست که برهنگی شده “روشن فکری”..و نجابت و حیا شده “امل بازی”..
درد اینجاست که به برهنگی میگویند “آزادی”…!!
و به کدام عقل و منطق “فحشا” را آزادی معنی میکنید؟؟
و وای بر آن دختری که “پاکی” و “معصومیت” خود را حرام کوبیدن لایک های پر “هوس” میکند..!!
خدایا معصومیت کودکی را به ما بازگردان ...
بــه یـــــاد آنان که شب ها با لالایــــــــی گلولـــــــه در آغـــــــوش مــــــــادر آرام میگیرند
و صبــــــح با نوازش تیر و ترکش به آغـــــوش خــــاک می روند
بــــه یــــــاد معصومیت شان
بــه بی پناهی شان
شاید خداوند در هیچ جای دیگر هستی مثل معصومیت کودکی ، خودش را اینگونه آشکار نکرده باشد ..
من گاهی از شدت وضوح خداوند در کودکان ، پر از هراس می شوم و دلم شروع میکند به تپیدن ..
دلم آنقدر بلند بلند می تپد که بهت زده می دوم تا از لای انگشتان کودکان ، خداوند را بگیرم !
من عاشق این دخترو نگی کردنامم
عاشق این دنیای صورتیم
عاشق دغدغه های دخترونه ام
ست کردن تاپ و دامنام....
گشتن تو صدتا مغازه وخریدکردن از همون مغازه اولی....
جیغ های بنفش از ته دل تو ترن شهربازی...
چیدن لاک های رنگو وارنگ....بهم ریختنشون....چیدنشون..وباز دوباره
دوره همیهام با دخترای فامیل وپچ پچ های درگوشیمونو یهو بلند خندیدنامون
حرفای دخترونه و فحشای پاستو ریزه...
سرگذاشتن رو شونه دوستمو های های گریه کردن
لوس شدنام واسه بابایی
قهرکردنام با مامان خانم....
گریه های از ته دلم موقع اهنگ گوش کردن یا رمان خوندن
دفاع های با چنگ و دندون از معصومیت و تنهاییام....
من دخترو نگی هامو با هیچی عوض نمیکنم....
نه با تماشای فوتبال ازتو ورزشگاه ......
نه با آزاد بودن و گشت زدنای نصف شبا...
نه با .....هیچیه هیچی....
دنیای دخترونمو فقط یه دختر میتونه لمسش کنه
به افتخار همه دخترا....
عشق را معصومیت ونجابتش عشق میکند..
به آنها که سخت میبخشند،سخت میبخشایند،دیر میگذرند
بگویید:آنکس که دیکته ساده مهر را نمیتواند بنویسد،اورا چه به سرودن غزل دوهزار بیتی عشق؟!..
عروسکا ... عروسکا ... کجایید ؟!
چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، خاطره هامو ورق می زنم..
یادش بخیر..
دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش.
دیگه تو کوچه خیابونا اثری از رد پای ترنادو نیست. روی در و دیوارهای شهر علامت z نمیبینم. حتی روی شکم چاق گروهبان گارسیا ها.
هنوز وقتی دریا می رم دلم یه غول خوشگل صورتی میخواد. دوست دارم محکم بشینم پشت سرندیپیتی و همه ی دریا رو زیر آبی بریم.
این روزا روی پاگرد پله ها هرچقدر هم منتظر بمونی ،حتی سایه ی بابالنگ درازو هم نمیتونی ببینی.
مادربزرگه اگه الان زنده باشه ، فکر کنم دیگه تنهاست. یا شاید با هاپوکمار. من از همون اول می دونستم هیچکس جز هاپوکمار از ته دل مادربزرگه رو دوست نداره.
دلم برای تام سایر و هاکلبری هم خیلی تنگه. رفیق هم رفیقای قدیم.
هنوزم وقتی یاد غربت و عشق گالیور میفتم دلم میگیره.
این روزا دیگه کسی واسه رسیدن هاچ به مادرش دعا نمیکنه.
اون موقعا ،آدم اخموها رو هم می شد دوست داشت. دلم برای کاکروی دوست داشتنیم تنگ شده. به دلم موند که یه بار تیم سوباسا رو شیش تایی کنن...
اون روزا هرچی اسفناج می خوردم ، بازوهام مثل بازوهای ملوان زبل قلمبه نمی شد..
هنوز کارهای خارق العاده ی کارگاه گجت خودمونو خیلی دوست تر دارم از آتیش بازی های این بِن تِن..
بشکن ! من نمیشکنم! چی بود چی بود؟ شیشه شکست!
شیشه نبود