از چشم افتادن مقوله ایه که با هیچ دوست نداشتنی برابری نمیکنه، می بینیش ولی نسبت بهش بی تفاوتی. از چشم افتادن تو دل شکستگیِ محض اتفاق میفته...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مقوله
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
شاد بودن از آن مقوله هایی ست که آدم به تنهایی از پس اش بر نمی آید.
باید کسی یا کسانی باشند که تو را از حصار فکر و شکنجهی بیخودی و باخودی بیرون بکشند و پرتابت کنند به دنیای رهایی و بیخیالی و در تو انگیزه ایجاد کنند.
چیزی شبیه به دوست داشتن است.
باید کسی از آن ته ته های وجودت بیرون بکشدش.
من هرگز نمی توانم عاشق یک تکه سنگ باشم.
اما بارها با یک گلبرگ شقایق حرف ها گفته ام.
برای شاد بودن "حتما" باید کسی باشد تا احساست را قلقلک دهد.
#شیما_سبحانی
شاد بودن از آن مقوله هایی ست که آدم به تنهایی از پس اش بر نمی آید.
باید کسی یا کسانی باشند که تو را از حصار فکر و شکنجه ی بیخودی و باخودی بیرون بکشند و پرتابت کنند به دنیای رهایی و بیخیالی، و در تو انگیزه ایجاد کنند.
چیزی شبیه به دوست داشتن است.
باید کسی از آن ته ته های وجودت بیرون بکشدش.
من هرگز نمی توانم عاشق یک تکه سنگ باشم.
اما بارها با یک گلبرگ شقایق حرف ها گفته ام.
برای شاد بودن "حتما" باید کسی باشد تا احساست را قلقلک دهد.
شاد بودن از آن مقولههاییست که آدم به تنهایی از پساش بر نمیآید.
باید کسی یا کسانی باشند که تو را از حصار فکر و شکنجهی بیخودی و باخودی بیرون بکشند و پرتابت کنند به دنیای رهایی و بیخیالی، و در تو انگیزه ایجاد کنند.
چیزی شبیه به دوست داشتن است.
باید کسی از آن ته تههای وجودت بیرون بکشدش.
من هرگز نمیتوانم عاشق یک تکه سنگ باشم.
اما بارها با یک گلبرگ شقایق حرفها گفتهام.
برای شاد بودن حتماً باید کسی باشد تا احساست را قلقلک دهد.
#شیما_سبحانی
شاد بودن از آن مقوله هایی ست که آدم به تنهایی از پس اش بر نمی آید.
باید کسی یا کسانی باشند که تو را از حصار فکر و شکنجه ی بیخودی و باخودی بیرون بکشند و پرتابت کنند به دنیای رهایی و بیخیالی، و در تو انگیزه ایجاد کنند.
چیزی شبیه به دوست داشتن است.
باید کسی از آن ته ته های وجودت بیرون بکشدش.
من هرگز نمی توانم عاشق یک تکه سنگ باشم.
اما بارها با یک گلبرگ شقایق حرف ها گفته ام.
برای شاد بودن "حتما" باید کسی باشد تا احساست را قلقلک دهد.
باورهای غیر منطقی یک ذهن
1. همه افراد جامعه باید مرا دوست بدارند و تأییدم کنند.
2. برای اینکه فردی ارزشمند و محبوب باشم، باید در همه زمینهها توانمند و بالیاقت بوده، در همه عرصهها باید پیشرفت کنم و دستآوردهای قابل توجهی کسب کنم.
3. جهان باید جایگاه عدل و انصاف بوده، همیشه باید با من خوب رفتار شود.
4. باورها و ارزشهای دیگران باید مشابه باورها و ارزشهای من باشد. دیگران باید کارها را همانطوری انجام دهند که من انجام میدهم.
5. افراد خاصی وجود دارند که بدذات و شرورند. آنها باید برای رفتارهای زشت خود بهشدت مذمت و تنبیه شوند.
6. من وقتی از عهده کاری به خوبی برنیایم، نمایانگر این است که آدم بدی هستم؛ یک شکستخورده و یک آدم احمق.
7. روزگار باید آنچه را من لازم دارم برایم فراهم سازد. زندگی بایست آسوده و راحت باشد. من نباید سختی بکشم یا رنج ببرم.
8. اگر امور و وقایع زندگی آنطور نباشد که من میخواهم، موجب نهایت بدبختی میشود و فاجعهانگیز خواهد بود. وقتی امور بر وفق مراد نباشد، احساس شادمانی و خرسندی در زندگی محال است.
9. اجتناب کردن از مشکلات، آسانتر از رویاروشدن با و حل و فصل نمودن آنهاست.
10. ناخشنودی و بدبختی من بهوسیله عوامل بیرونی (خارج از کنترل من) به وجود آمده است.
11. اگر این احتمال وجود داشته باشد که واقعه ناگواری در زندگی من ممکن است رخ بدهد، از هماکنون باید آماده باشم و بکوشم تا امکان به وقوع پیوستن آنها را به تأخیر اندازم یا از آنها جلوگیری کنم.
12. برای هر مشکل و مسئلهای همواره یک راهحل کامل و درست وجود دارد. اگر من نتوانم به آن راهحل دست یابم، بسیار وحشتناک و فاجعهآمیز خواهد بود.
13. تجارب و وقایع گذشته و تاریخچه زندگیام تعیینکننده مطلق رفتارها و خصوصیات کنونی من هستند. اثر گذشته را در تعیین رفتارهای کنونیام نمیتوانم نادیده بگیرم.
آلبرت الیس این باورهای سیزدهگانه را در چهار مقوله کلی طبقهبندی کرده است.
به اعتقاد او چهار مقوله باور ناسالم، هسته مرکزی تمام مشکلات روانشناختی هر فرد را تشکیل میدهند:
1. پرتوقعی (انتظار غیرمنطقی)
2. فاجعهپنداری (وحشتناک دیدن وقایع)
3. سطح پایین تحمل ناکامی (بیتحملی)
4. کمارزش شمردن خود (ناارزندهسازی خویشتن).