امروز ازمدرسه میومدم تو راه یه پسر تقریبا۴-۵ساله با یه ژِست خاصی واسم بوس فرستاد بعد یه چشمک زدو رفت.
منومیگی چشمام چار تا شده بود، فکم مماس با زمین.
باور کنین من تو این سن نسبت مامان و بابامو درک نمیکردم تازه همه جا رو هم سیاه سفید میدیدم! oO)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی منومیگی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
عاقاداشتم به تعدادلایکایی که شمادوستان
بهم داده بودین نگاه میکردم ومیگفتم اه
چراهیچکس بهم لایک نمیده
اخه مامان بزرگم صداماشنیدگفت اخه خودت
این همه لاک داری میخوای چیکارایناهمه
موادشیمیاین میزنی ناخن هادخراب میشن
هیچی دیگه منومیگی :||||