با فقدان گوشی برای شنیدن مواجهیم. با فقدان حوصله، فقدان آغوش، نوازش، تسکین...
همه پُریم از حرف و همه خسته‌ایم از شنیدن، از همدردی، از فهمیدن.
همه لبریزیم و هیچ‌کس برای هیچ‌کس کاری نمی‌کند. ما غرق‌شدگان یک دریاییم و هرکسی در پی نجات خویش و اینکه کسی را به کسی نیست، در چنین شرایطی، اصلا عجیب نیست!
غم‌خواریم، اما برای خودمان. شانه‌ایم اما برای دردهای خودمان و آنقدر برای تسکین اندوه‌های تلنبار شده‌ی وجودمان تحلیل می‌رویم که از ما چیزی برای دیگری نمی‌ماند! به هم که می‌رسیم، تمام شده‌ایم...

#نرگس_صرافیان_طوفان