به اندازه حرفایی ک میخواستیم بزنیم و ریختیم تو خودمون موی سفید لابه لای موهامون هست …
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی موهامون
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
پسرا ما موهامونو باز میذاریم که شما واسمون ببافیدشون
یکی و باس داشته باشیم که دست کنه تو موهامون
یکی که انقد با موهامون بازی کنه تا خوابمون ببره چیه؟؟؟
همون...
بجای اینکه باد بشید برید تو موهامون، بوس بشید بیاید رو گردنمون
ب امید روزی که به جای اتو کشیدن مقنعه قبل از رفتن به سر کار موهامونو اتو بکشیم .
ولی قبول کنید یه جفت دست مردونه واسه بافتن موهامون تو زندگی کم داریم؛ غیر اینه؟!
ولی قبول کنید یه جفت دست مردونه واسه بافتن موهامون تو زندگی کم داریم
آروم آروم اومد بارون شدیم عاشق زدیم بیرون
اومد نم نم نشست شبنم
رو موهامون رو موهامون...
حموم رفتن زمان ما :
میرفتیم تو حموم
یه شیرو باز میکردیم، دندونامون میریخت کف حموم از سرما!
اون یکیو باز میکردیم، مث آب سماور در حال جوش بود!
یه داد میزدیم از سوزش،
مامانمون مى زد پس کله مون که اذیت نکن، آروم بگیر.
بعد با اون صابون زرد گنده ها که مثه چرکِ خشکیده بود، میفتاد به جونمون
تا حدى که چشمامون از کاسه دربیاد!
یعنى ما از نظر مامانمون کثافتى بودیم که میخوایم در مقابل نظافت مقاومت کنیم!
بعد یه جورى چنگ میزد موهامونو که انگار داعش به شپشا حمله کرده
بعدش با شامپوى پاوه کل هیکلمونو غربال گرى میکردن!
بعد از همه اینا جان گُدازترینش کیسه کشیدن بود!
دو لایه از پوستمونو بر میداشتن،
فک میکردن چرکه! باز ادامه میدادن.
بعدِ حموم صدتا لباس تنمون میکردن،
یه روسرى به کله مون، یه یقه اسکى هم روى همش.
بعد از شدت کوفتگى و خستگى بیهوش میشدیم، میگفتن: ببین چه راحت خوابیده!!