گل افتابگردان را گفتند :
چرا شبها سرت را پايين ميندازي ؟؟؟؟
.
.
.
.
.
.
گفت :
واسه این که میخوابم :
نه واقعا انتظار داشتی چی بگه?
نمیتونه بخوابـــــــــــــــــه?!?!?!?!
باید واسه خوابشم از تو اجازه بگیره??!?!
انتظار داری چی کار کنه نصفه شبی?!?!
نه واقعن...
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ميندازي
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
قديما شبا تو بالا پشت بوم ميخوابيديم و ستاره ها رو مي شمرديم و دلمون به وسعت يه آسمون بود.
اين روزها چشم ميندازيم به سقف محقر اطاقمون و گرفتاريامونو مي شمريم!
قديما يه تلويزيون سياه و سفيد داشتيم و يه دنياي رنگي،
اين روزا تلويزيوناي رنگي و سه بعدي و يه دنياي خاكستري!
قديما اگه نون و تخم مرغ تموم ميشد راحت مي پريديم و زنگ همسايه رو هر ساعتي از شبانه روز مي زديم و كلي باهاش مي خنديديم
اين روز ها اگه همزمان در واحد اونا باز شه بر ميگرديم تا كه مجبور نشيم باهاش سلام عليك كنيم!
قديما از هر فرصتي استفاده مي كرديم كه با دوستا و فاميل ارتباط داشته باشيم چه با نامه چه كارت و چه حضوري.
اين روزها با "بهترین دستگاه های رسانه ای" هم ارتباط با هم نداريم!
قديما تو يه محله جديد هم كه مي رفتيم با دقت و اشتياق به همه جا نگاه مي كرديم.
اين روزها دنيا را از پشت دوربيناي عكاسي و فيلمبرداري مي بينيم!
قدیما یه پنجشنبه جمعه بودو یه خونه پدر بزرگ با فکافامیل این روزا پر از تعطیلی ولی کو پدربزرگ؟؟کو اون فامیل کو اون خونه ؟؟؟
قديما تو قديما موند..
يه بار زنگ زدم خونمون مامانم گوشيو برداشت صدامو کلفت کردم گفتم :
از دانشگاه مزاحمتون ميشم ، منزل آقاي بوق ؟
مامان : بله بفرماييد من خانمشون هستم
من : بوق بچه شماست؟
مامانم : يا خدا باز چه گندي زده اين ذليل مرده ؟
من : آقاتو قرعه کشي دانشگاه برنده سفر به مشهد مقدس شدن
ميخواستم ببينيم پسر خوبي هست ؟ به درد بردن به اين سفر ميخوره؟
مامانم : ^_^ قربون بچم برم يه تيکه جواهره ، نماز و روزش رو هميشه به جا مياره
اينقدر مهربونه بچم ، فقط تا موز ميبنه مثل حيون وحشي بهشون حمله ميکنه
پاکه ، معصومه ، دليل زندگي من و باباشه ، قربونش برم مثل ميمون دلقک بازي درمياره تا ما بخنديم
من : تو که اينقدر منو دوس داري چرا بروز نميدادي ؟
مامانم : تويي اي خاک تو سرت گوساله ، حالا منو دس ميندازي ؟
بزار بابات بياد نشونت ميدم ذليل مرده خاک تو سرت دلقک ، خدافظ !
يعني خدايي عواطف مادراي ايراني تو حلقم !