صداهایی که تو این ویس میشنوید، صدایِ آدمهاییه که ازشون خواسته شده یک جمله به کسیکه هیچوقت به دستش نیاوردن بگن. مکالماتی واقعی ، تلخ و بدون پاسخ.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی مکالمات
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
بیایید عبارت "ببخشید من امروز تمایل به زیستن ندارم" رو در مکالمات روزمره عادی سازی کنیم
- ناراحتم
ناراحت نباش!
- ووئووو الان خیلی اوکی شدم مرررسی
(مکالمه من و رفیقم)
از این مکالمات سمی میخوای بیا...
تو فرهنگِ لَق میتونی مکالمات جالب یا عجیبی که روزانه تو کوچه و خیابون و خونه میشنوی رو به اشتراک بذاری .
--------
خدا آدم هایی رو بی شک به دلایلی از زندگیتون حذف میکنه، چون خدا مکالماتی رو شنیده و چیزایی رو دیده که شما هیچوقت ندیدین و نشنیدین:)
.
تو فرهنگِ لَق میتونی مکالمات جالب یا عجیبی که روزانه تو کوچه و خیابون و خونه میشنوی و برات اتفاق میوفته رو به اشتراک بذاری .
اگه تو مکالمات به کلمه ی “که اینطور” رسیدی بدون همون لحظه دیگه باید خفه شی.
عاشق شدن تاثیری مشابه مصرف کوکایین بر مغز و اعصاب دارد.
گرفتن دست کسی که عاشقش هستید میتواند درد فیزیکی، همینطور استرس و ترس را کاهش دهد.
آدمهایی که اعتماد به نفس پایینی دارند تمایل دارند دیگران را “قضاوت” و آنها را تحقیر کنند
خاطرات به مرور زمان تحریف میشوند.
هر انسان بهطور متوسط حداقل یک خاطرهی ساختگی دارد.
حدودا ۸۰ درصد صحبتهای گروهی آدمها، گلایه است.
افسردگی نتیجه بیش از حد فکر کردن است.
ذهن مشکلاتی را خلق میکند که حتی وجود نداشتهاند.
اگر خودتان را متقاعد کنید که خوب خوابیدهاید، مغزتان فریب میخورد که شما واقعا خوب خوابیده اید.
هرچه نامطمئنتر باشید بیشتر جبهه میگیرید و از عقایدتان دفاع می کنید
امروزه سطح اضطراب یک نوجوان دبیرستانی بهطور متوسط به اندازهی یک بیمار روانی در دههی ۱۹۵۰ است.
آغوشي طولانیتر از ۲۰ ثانیه مواد شیمیائی در بدنتان ترشح میکند که باعث میشود به شخصی که در آغوش گرفتهاید اعتماد کنید.
آدمها در هنگام خستگی فیزیکی راستگوتر هستند.
براي همین است که آدمها در مکالمات آخر شب دست به اعتراف میزنند.
پسر کوچکی وارد مغازه ای شد. جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد و بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره ...
مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد، پسرک پشت تلفن پرسید: « خانم، می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن های حیاط خانه تان را به من بسپارید ...؟ »
زن پاسخ داد: « کسی هست که این کار را برایم انجام می دهد ... »
پسرک گفت: « خانم، من این کار را با نصف قیمتی که به او می دهید انجام خواهم داد ... »
زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی است ...
پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد: « خانم، من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم. در این صورت امروز شما زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت ... »
مجددا زن پاسخش منفی بود ...
پسرک درحالی که لبخندی برلب داشت، گوشی را گذاشت ... مغازه دار که به صحبت های او گوش داده بود، گفت: « پسر از رفتارت خوشم آمد؛ به خاطر اینکه روحیه خاص و خوبی داری، دوست دارم کاری به تو بدهم ... »
پسر جواب داد: « نه ممنون، من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم. من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند ... »
" کاش ما هم گهگاهی عملکرد خود را بسنجیم ... "
چقدرحسه بدیه وقتی کسیوازدست میدی تازه بعدش میفهمی که چقدربودنش قشنگ بوده!
چقدرناراحت کنندس وقتی بعدیه بحث میگه خدافظ وتواونجامیفهمی چراهیچوقت تومکالماتش نمیگفت:بای!
چقدربده اونجاکه دلت آشوب میشه ونمیدونی چی بگی که غرورت اون زیر میراله نشه!
چقدربده وقتی چشماتومیبندیومیگی:من نمیگم بروتاتوتمومش کرده باشی؛امایادت نره اونروزکه گفتی:هستی؟
گفتم:تاکی؟
گفتی:تا آخرش....!
گفتم: آخرش کجاس؟
گفتی:قیامت..
گفتم :توچطور؟
گفتی:تاتهش هستم.
تهش شداینجا..قیامتت شد دنیا..ومن شدم تنهای تنهای تنها!
#بانـــــــــــــــوچ