ʷᵉ ᵒⁿˡʸ ʳᵉᵃˡⁱᶻᵉ ʰᵒʷ ᵗⁱʳᵉᵈ ʷᵉ ᵃʳᵉ ʷʰᵉⁿ ʷᵉ ᶜˡᵒˢᵉ ᵒᵘʳ ᵉʸᵉˢ
تازه وقتی چشامونو میبندیم میفهمیم چقدر خسته ایم
.࿐
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میبندی
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میگفت؛
وقتی یک لباسی رو پشت ویترین میبینی ولی پرو نمیکنی، همش ذهنت درگیرشه!
اما وقت تن میزنی میبینی بهت نمیاد یا اندازت نیست، ازش دل میکنی و رد میشی.
عاشق شدن هم مشابه همین میمونه، گاهی فقط دل به کسی میبندیم که مناسب ما نیست!
ولی اینو گاهی خیلی دیر متوجه میشیم...
خدا
چیست؟
کیست؟
کجاست؟
خدا در دستیست که به یاری میگیری
درقلبیست که شاد میکنی
درلبخندیست که به لب مینشانی
خدا درعطر خوش نانیست که به دیگری میدهی
درجشن و سروریست که برای دیگران بپا میکنی
آنجاست که عهد میبندی و عمل میکنی
خدا، در تو، با تو، و برای توست...
.سهراب سپهری
. .
C'est pas sur l'âge, à partir d'un moment Même si tu es jeune Tu gèles Tu deviens froid et plus rien ne peut te chauffer!.️
به سن و سال نیست از یه جایی به بعد حتی تو ی سن کم هم فقط یخ میبندی سرد میشی و دیگه چیزی گرمت نمیکنه
.࿐
یه جا هم میرسی که
میدونی اونقدر ظرفیتت تکمیله،
که اگه فقط یک نفرِ دیگه
بیاد تو زندگیت و قلبتو بشکنه ؛
دیگه جدی جدی تیر خلاص توعه...
همین میشه که میترسی و چشمتو
سالهای سال رو همه میبندی و
ترجیح میدی با اون یک درصد
از قلبت که هنوز نشکسته،
تنها سر کنی؛
دیگه چیزی نمیشکنتت،
اذیتت نمیکنه و
قوی میشی....
#رویای_تلخ_
یه روز یکی از عشقی که بهش داشتی سو استفاده میکنه و تو درِ عشقتو برای همیشه رو همه میبندی.
میدانی وقتی کنارم نیستی حال من تعریفی ندارد ؟
راه میروم به تو فکر میکنم
نفس میکشم تو را به یاد میاورم
حرف میزنم تنها اسم تو را به زبان میاورم
ساعت ها فکر میکنم و تنها تو
در خیالم نقش میبندی
به خواب میروم و رویای تو را میبینم ...
خودم را در آینه مینگرم ؛
تصویر تو را در کنارم فرض میکنم
اشک میریزم ؛ لبخند میزنم و دلیلِ هردو تو هستی تنها تو ...!
نیستی کنارم امّا هر لحظه رو با یاد تو زندگی میکنم .
سرشُ گذآشته بود رو گل هآی دامنم،
و همینطور که به رو به رو خیره شده بودم،
آروم نگاهشُ سپرد بهم و پرسید یه چیزے بگم؟
حس میکنم عوض شدی، انگاری یخ بستی!
لبخند زدمُ گفتم دیوونه ، خُل شدے ؟!
اما پشتِ این جمله ی کوتآه هزآر تا حرف خفه شده بود،
هزآر تا بغض غورت داده شده بود!
عآخه نمیدونستم چطور میشه از چشم افتآدن رو توضیح داد!
اینکه یهو با یه روی دیگه ی آدما آشنا میشی
که اصلا هم شبیه به چیزی که راجبشون فکر میکردی نیست.
جآ میخوری و کم کم جآ میزنی!
وقتی آدما از چشمت بیوفتن بخوای نخوای یخ میبندی ،
انقد بی تفاوت میشی که خودشون بار و بندیل ببندنُ برن!
انقد بی تفاوت که هیچ چیز نتونه بآعث شه اون آدمِ قبلی بآشی...
خُدا
چیست؟
کیست؟
کجاست؟
خدا در دستیست که به یاری میگیری
درقلبیست که شاد میکنی
درلبخندیست که به لب مینشانی
خدا درعطر خوش نانیست که به دیگری میدهی
درجشن و سروریست که برای دیگران بپا میکنی
آنجاست که عهد میبندی و عمل میکنی
خدا، در تو، با تو، و برای توست...
#سهراب_سپهری
چرا وقتی همو میبوسیم و بغل میکنیم چشمامونو میبندیم؟:))))))