باشه مادوتا واسه هم دیگه خیلی تاکسیک بودیم،ولی اون وقتایی که بلند بلند به جوکای بین خودمون میخندیدیم چی؟ نیک نیمی که همدیگه رو باهاش صدا میزدیم چی؟ اون شبایی که از دست همه دنیا فقط به هم دیگه پناه میبردیم چی؟ وقتایی که میرقصیدیم چی؟ اونا ام همش دروغ بود؟
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میخندیدیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
مدرسه که میرفتیم ،
هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم
معلممون میگفت:
"مواظب باش خودتو جا نذاری" !
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم نمیشه
خودمونو جا بذاریم!
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت
از خودمون رو جاگذاشتیم؛
تویِ یه کافه،
تویِ یه خیابون،
تویِ یه خاطره . .(:.️
کاش برگردیم...
نمیدونم چه زمانی یا چه دورانی، فقط برگردیم به اون دورانی که میخندیدیم...
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
اونموقه بود ک ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه…
توی یه خیابون…
توی یه خاطره...
توی یه آغـوش :)
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه،
توی یه خیابون،
توی یه خاطره...
توی یه اغوش...
Sahwl
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه،
توی یه خیابون،
توی یه خاطره... ،
تلنگر ❤️
مدرسه که میرفتیم هربار که دفتر مشقمون رو جا میذاشتیم
معلممون میگفت "مواظب باش خودتو جا نذاری"
و ما میخندیدیم و فکر میکردیم
نمیشه خودمونو جا بذاریم
بزرگ که شدیم بارها و بارها یه قسمت از خودمون رو جا گذاشتیم،
توی یه کافه،
توی یه خیابون،
توی یه خاطره
توی یه عکس ...
چه زود گذشت روزای خوب...
روزایی ک فقط شادی بود....
روزایی ک غم معنایی نداشت....
روزایی ک انقدر میخندیدیم ک اشکمون در میومد...اما الان بس ک گریه میکنیم ب خودمون قهقه میزنیم
چقد زود دلم تنگ شد...
چقد زود دلم خواست ماله خودم باشه....
چقد زود از اینکه یه روز ندیدمش بغضم گرفتم...
خاطرات خیلی عجیبند !!!
گاهی اوقات می خندیم به روزهایی که گریه میکردیم . . .
گاهی گریه میکنیم به یاد روزهایی که میخندیدیم . . . !!!