از همون اول مسیرمون از هم جدا بود؛ فقط دست و پای الکی میزدیم.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میزدیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
باشه مادوتا واسه هم دیگه خیلی تاکسیک بودیم،ولی اون وقتایی که بلند بلند به جوکای بین خودمون میخندیدیم چی؟ نیک نیمی که همدیگه رو باهاش صدا میزدیم چی؟ اون شبایی که از دست همه دنیا فقط به هم دیگه پناه میبردیم چی؟ وقتایی که میرقصیدیم چی؟ اونا ام همش دروغ بود؟
الان من انقدر ناراحتم براش و شبانه دارم بهش فکر میکنم اون داره با یکی دیگه میگه و میخنده اون حرفایی که با هم میزدیم داره با یکی دیگه میزنه؟؟
داره این فکرا روحمو میخورده
قشنگ میشد اگه چندتا آدم درستحسابی دور هم مینشستیم و حرفامون رو بهم میزدیم ، بدون هیچ پسزمینهای و قضاوتی .
ولی خب ما آدما یمشت گاویم که بلدیم تو ذهنمون همدیگرو قضاوت کنیم .
. .
کاش بغل آمپول داشت، یکی میزدیم بی بغلی هامون رفع میشد
لیوانی چای ریخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد که روی لبه ی لیوان دور میزد. نظرم را به خودش جلب کرد. دقایقی به آن خیره ماندم و نکته ی جالب اینجا بود که این مورچه ی زبان بسته ده ها بار دایره ی کوچک لبه ی لیوان را دور زد. هر از گاهی می ایستاد و دو طرفش را نگاه میکرد. یک طرفش چای جوشان و طرفی دیگر ارتفاع. از هردو میترسید به همین خاطر همان دایره را مدام دور میزد. او قابلیت های خود را نمیشناخت. نمیدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همین خاطر در جا میزد. مسیری طولانی و بی پایان را طی میکرد ولی همانجایی بود که بود.
یاد بیتی از شعری افتادم که میگفت " سالها ره میرویم و در مسیر ، همچنان در منزل اول اسیر"
ما انسان ها نیز اگر قابلیت های خود را میشناختیم و آنرا باور میکردیم هیچگاه دور خود نمیچرخیدیم. هیچگاه درجا نمیزدیم
کاش جای این همه بیماری و این همه مسری و واگیر دار بودنشان
عشق مسری و واگیر دار بود
اگر تب میکردیم،تب عشق باشد!
اگر بهم دست میدادیم،دوستی و مهربانی انتقال پیدا میکرد
اگر هر روز همدیگر را میدیدم،از احوال عاشقیمان حرف میزدیم و شادی و محبت را درونمان زنده میکردیم
کاش هر کداممان ناقل عشق می شد و هر روز هزاران هزار نفر در جهان مبتلا به عشق داشتیم
کاش جای این همه علائم بد و وحشتناک،
شادی و نشاط در چشم هایمان موج میزد و اگر مبتلا به عشق میشدیم،
هر روز و هر روز خنده روی لبهایمان می نشست
کاش در دعاهایمان خدا را نه برای مصون ماندن از این بیماری و دفع بلا،
بلکه برای مبتلا شدن به عشق شکر می کردیم..
#محسن_صفری
حال همه ی ما خوب میشود..
بعدتر ها شاید خیلی بعد تر ها دیگر این روزها را فراموش کردیم،
شاید یادمان رفت کسی که
دوستش داشتــیم
را به چه اسمی صدا میزدیم،
شاید اعداد مهم زندگیمـان یادمان بـرود،
شاید نبودن ها را آن موقع پذیرفته باشیـم،شاید نوشتـن
را هم فراموش کنـیم....
اون شَبُ یادتونه که یهو بابامون همه چیو میفهمید، گوشیمونو میگرفت، تا صبح به هر دری میزدیم بتونیم به طرف بگیم اساماس نده؟
•
چند ماه پیش ما تا ۳ نیمه شب باهم بیدار می موندیم و حرف میزدیم و امروز حتی نمیدونم چطور بهت بگم سلامـ ..
♡