.
مجنون با انگشت روی‌ خاک مینوشت
لیلی...لیلی...
پرسیدند چه میکنی؟؟!
گفت: چون میسر نیست مرا کام او
عشق بازی میکنم با نام او :)
اینجوری باید عاشق بود...

Akışına bırak gitsin, göreceksin ki, ya duâ ile oluyor ya da zamanla son buluyor, hayırlısı neyse o oluyor

به حال خودش بگذار، خواهی دید که یا با دعا میسر میشود یا اینکه با گذشت زمان تمام میشود. چیزی اتفاق میفتد که خیر در آن باشد

‌‌‌‌‌‌.࿐

‏مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق

#حافظ

‏مقام امن و می بی‌غش و رفیق شفیق
گرت مدام میسر شود زهی توفیق

#حافظ

اینجا قانون
یکطرفه هست
من عاشقانه میسرایمت،
#تُ فقط دلبری...



. .

✨
هر آن که با تو وصالش دمی میسر شد
میسرش نشود بعد از آن شکیبایی

همه رنج‌ها از آن می‌خیزد که چیزی خواهی و آن میسر نشود، چون نخواهی، رنج نماند.

" مولانا
فیه ما فیه "

درد است که آدمی را رهبر است.
در هر کاری که هست، تا او را درد آن کار و هوس و عشق آن کار در درون نخیزد، او قصد آن کار نکند.
کار بی درد ، میسر نشود، خواه دنیا، خواه آخرت، خواه بازرگانی، خواه پادشاهی، خواه علم.
تن همچو مریم است و هر یک عیسی ای داریم. اگر ما را درد پیدا شود، عیسیٌِ ما بزاید. و اگر درد نباشد، عیسی هم از آن راه نهانی که آمد، باز به اصل خود پیوندد...


"فيه ما فيه
مولانا "

داشت رو زمین با انگشت چیزی می نوشت رفتم جلو دیدم چندین متر صدها بار نوشته حسیـــن......حسیـــن....حســـین...... طوریکه انگشتش زخم شده ! ازش پرسیدم:حاجی چکار میکنی ؟؟ گفت: چون میسر نیست من را کام او ..../.... عشق بازی میکنم با نام او شهید مجید پازوکی

دوستی با تو میسر که نشد نقشه کشیدم
با رفیقان شما دوست شدن فلسفه دارد