•
باب اسفنجی همیشه تظاهر میکرد :
همه چی خوبه و خوشحاله ولی از همه حالش بدتر بود حواس خودش و پرت چیزای الکی میکرد ولی وقتی بغضش میشکست از همه غمگین تر گریه میکرد :).
♡
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میشکست
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
یکی از دارک ترین قسمتای رپ
اونجاس که سورنا میگه :
"توی اوجِ لذتم،
عروسکم میشکست"
✿ کپشن خاص ✿
کاش تا دل میگرفت و میشکست
دوست می آمد کنارش مینشست
کاش میشد کاش های زندگی
تا شود ، در پشتِ قاب بندگی
کاش میشد کاش ها مهمان شوند
در میان غصه ها، پنهان شوند
#نیما_یوشیج
✿ کپشن خاص ✿
کاش همسرم بودی
و در آشپزخانه ی کوچکمان
غذا کمی میسوخت
شیر سر میرفت
یک بشقاب چینی میشکست
یک لیوان کریستال هم
از همان فرانسویهای اصل!!
من
مثل مردهای قدیم
داد میزدم:
حواست کجاست خانوم؟!
و تو
آرام و با لبخند میگفتی
به تو آقا...
#حمید_جدیدی
کاش اینجا بودی و با فشار دادنت تو بغلم دنده هات تو قلبت میشکست میمردی از دستت خلاص میشدم :|
یه زمانی نمک میخوردن
نمکدونو میشکستن ،
الان نمک می خورن بعد
می پاشن رو زخمت :)✌️
متنی بسیار زیبا از نیما یوشیج :
ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣ ﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ
ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ
ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ
ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ
ﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ
ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ
ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ
ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! ! !
می خواهم برگردم به روزهای کودکی
آن زمان ها که : پدر تنها قهرمان بود .
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود ...
بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند .
تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.
تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود...!
حسین پناهی
يادته؟
همیشه بهم میگفتی تو بچه ای...!
منم دلم میشکست و میگفتم نه! نیستم...!
حالا که فکر میکنم؛
میبینم حق با تو بود!
من خیلی بچه بودم،
مثل بچه هاواسه کوچیک ترین چیزا ذوق میکردم..؛
مثل بچه ها دروغ بلد نبودم ،
مثل بچه ها دلم پاک بود وُ وقتی میگفتم دوستت دارم، يعني واقعا دوستت داشتم ...!
من مثل بچه ها دلم میشکست و مثل بچه ها ۲ دقیقه بعد میبخشیدمت و مثل بچه ها صبحمو با تو شروع می كردم؛
آره من خیلی بچه بودم!
اما تو خيلی بزرگ بودی
دوست داشتنت ؛
حرف زدنت ،
و خيلی چيزای ديگت مثله آدم بزرگا دروغ بود ...!
تو خيلي بزرگ بودی...
خيلي خيلي بزرگ
#معصومه_محمدزاده
یادت هست جناق میشکستیم...!؟
میگفتیم: "یادم تو را فراموش"...؟؟
امروز تمام استخوان هایم شکسته...
و باز هم تو را فراموش نکرده ام.