بسکه مرورت میکنم هرشب؛
در فکر من عطرِ تو میپیچد...
#سحر_رستگار
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میپیچد
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
✿ کپشن خاص ✿
میگویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو، توی هوا میچرخد و آن را مطبوع میکند، گویی نم بارانی زده و بعدش رنگین کمان دلبری کرده باشد،
میگویی دوستم داری و این دوستت دارمِ تو میرسد به گوشهایم و نمیدانم چگونه اما اول عطری خنک توی مغزم میپیچد و بعد راه قلبم را آسان پیدا میکند و سنجاق میشود به کنج بالای آن.
جهان، با دوست داشتنت چقدر شاعرانه شد!
#سیما_امیرخانی
تاخداهست تورا چاره ےدرمانےهست
تاخداهست تورا راه به پایانےهست
تاخداهست دگردرد غم عشق نگو
تاخداهست فرار از درزندانےهست
تاخداهست خدا درنفست میپیچد
تاخداهست در این نیم تنه جانےهست
فرقی نمیکند
کنار دریا باشی
وسطِ مهمانی
کنج اتاق
یا هر جایِ دیگر...!
روزهایِ تعطیل
بویِ تنهایی در سَرِ آدم میپیچد...!
باید یک نفر باشد
بدونِ غرور دوستت بدارد
آنقدر صمیمی
که اگر در مدتِ یک ساعت
برای بیستمین بار میخواستی حالش را بپرسی
دل دل نکنی
فکر نکنی
با خودت نگویی که نکند کلافه اش کنم
ترسِ از چشمْ افتادن را نداشته باشی!
یک نفر که حالِ تو را بلد باشد...
یک نفر که بدونِ توضیح بفهمد
این همه بی قراری دست خودت نیست!
یک نفر که غرورِ خاموشِ تو را
عشق معنا کند
نه چیز دیگری....!
یک نفر که حضورش
برای روزهای تعطیل الزامی ست!
چشمانت را که میبندی باد خجالت زده می شود از رویت
صبا یادش میرود نسیمی هست هنوز
و یاس بی عطر در فضا میپیچد :)
آن روزها صدای تو در گوشم میپیچید و خوابم میبرد…
این شبها صدای تو در دلم میپیچد و بیدارم میکند…
به یادت هست میگفتی اگر ترکم کنی روزی تمام عمر خاموشم!
به یادت هست میگفتی نرو هرگز که من بی تو فراموشم!
به یادت هست که هر لحظه،همه شبها،صدایت هست در گوشم!
کنون آن روزها رفته،توهم رفتی و اینک من شدم تنها،اسیر دردها،غم ها،تمام روزها،شبها...
شکسته در گلو بغضم به یادت اشک میریزم چرا رفتی از آغوشم،چرا کردی فراموشم؟
چرا از یاد بردی آن همه میثاق دیرین را؟
چرا از یاد بردی آن همه پیمان شیرین را؟
به یادت هست میگفتی،
اگر روزی خدا فرمان دهد
فرمان نخواهم برد؟
به یادت هست میگفتی:شقایق پیش چشمانت بی رنگ است؟
کنون آن روزها رفته،توهم رفتی و اینک من شدم تنها!
کنون آن گفته ها در گوش جانم سخت میپیچد،نگاه آشنایت در نگاهم میخندد،
و من غمگین تر از هر شب
به یادت اشک میریزم...
خراب که باشی ؛
فقط دلت میخواهد سکوت کنی
پاکت سیگارت را بگذاری کنارت
موزیک بی ربطی را هزار بار گوش کنی
او بخواند و تو فقط فحش بدهی
اهل مشروب هم که نباشی
دیگر بدتر میشود شب ات
باید با مشتی ها مست کنی
خراب که باشی ؛
بی میلی از سر و کول ات میرود بالا
چراغ ها را خاموش میکنی
به پک های سیگار خیره میشی
خدایی اش را بگویم
خراب که باشی ؛
حتی فکر هم نمیکنی
حتی فحش هم دیگر نمیدهی
سیگار هایت که تمام شود
تازه موقع سوختن خودت میرسد
بی معرفت شده اند این سیگار ها
اَه چقدر زود تمام شدند لعنتی ها
تازه داغ میشوی
بغض ات میگیرد
چیزی میپیچد دور گلوی ات
سرت سنگین میشود
شقیقه هایت میزند
چیزی شبیه قبل از انفجار !
وای ، وای
خراب که باشی ...
با نام تو آغاز میکنم همه چیز را
نام تو رازی نوشته بر پر پروانه هاست
گل ها همه با نام تو مشهورند
آینه ها از انعکاس نام تو میخندند
در کوچه های خاطر باران
وقتی که خوشه های اقاقی
از نرده های حوصله دیوار سر میریزند،
در مشام باد عطر بنفش نام تو میپیچد!
نامت طلسم بسم اقاقی هاست...
بی نام تو جزام خلاء،
ده کوره ی جهان را خواهد خورد!
نام تو شیشه
نام تو شبنم
نام تو همراه نسیم
نام تو نور
نام تو سوگند
نام تو شور
نام تو لبخند
>