اگه الان اینجا بودی سرتو روی پام میزاشتم و برات کتاب میخوندم و موهاتو دور انگشتم میپیچیدم
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی میپیچید
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
طرف میره امتحان رانندگی بده. بهش میگن چطور بود؟ میگه: والا فضا خیلی معنوی بود. هر طرف میپیچیدم، افسر میگفت یا ابوالفضل :|
آن روزها صدای تو در گوشم میپیچید و خوابم میبرد…
این شبها صدای تو در دلم میپیچد و بیدارم میکند…
خلبان هواپیمای مالزیایی هنوزم داره به کمک خلبان میگه :ولی همون بریدگی اول فکر کنم باید میپیچیدیم!!
طرف میره امتحان رانندگی بده. بهش میگن چطور بود؟ میگه: والا فضا خیلی
معنوی بود. هر طرف میپیچیدم، افسر میگفت یا ابوالفضل
ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﺵ ﺑﻮﺩ .
ﺑﻪ ﻧﺎﻧﻮﺍ ﮔﻔﺖ : "ﮔﺸﻨﻤﻪ ، ﯾﻪ ﻧﻮﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﺪﯼ ؟ "
ﭼپ ﭼپ ﺑﺮﺍﻧﺪﺍﺯﺵ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : " ﭼﻦ ﺳﺎﻟﺘﻪ ،
ﻧﻨﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﮐﺠﺎﻥ ؟ "
ﮔﻔﺖ : " ﻧﻪ ﺳﺎﻝ . ﺑﺎﺑﺎﻡ ﻣﺮﺩﻩ ، ﻧﻨﻢ ﺧﻮﻧﺲ ."
ﻧﺎﻧﻮﺍ ﮔﻔﺖ : " ﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ ﮐﯿﺴﻪ ﻫﺎ ﻭﺭﺩﺍﺭ ﺑﺬﺍﺭ ﺗﻮ
ﺩﮐﻮﻥ ، ﺗﺎ ﺩﻭﺗﺎ ﻧﻮﻥ ﺑﻬﺖ ﺑﺪﻡ ."
ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺗﺎﺭﯾﮏ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ، ﻧﺎ ﻧﺪﺍﺷﺖ .
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﻮﺩ . ﯾﻮﺍﺵ ، ﻧﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﺎﺩﺭ
ﻣﺎﺩﺭﺵ پﯿﭽﯿﺪ.
ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺩﺭﺍﺯ ﮐﺸﯿﺪ ، ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯿپﯿﭽﯿﺪ ،
ﺩﻟﺶ ﺩﺭﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩ .
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺑﺎﺯﻭﯼ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﺬﺍﺷﺖ .
ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﯼ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ، ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺍﺯ
ﮔﺮﻣﯽ ﺩﺳﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪ