بروهآیم کشیده و پهن است..
چِشمهآیم را بدون آرایش می ستایم
بینی اَم همین گونه به صورتم می آید
لَب هآیَم قَشنگ تراَز لَبخَندگُل اَست
شآلم رآ بِسیآر زیبآ می بَندم
کیلیپس رآ بآلآی سَرم نمی زَنم
نآخن هآیَم رآبلند می کُنم
عِشوه رآهمه بلد اَند.اَما هُنر آن اَست که برآی مردم خیابآن خَرج نَشَوَد
مآنتوهایَم هم زیباست..امّا برآی زیبایی لآزم نیست آب بروَد
کفش هآیم پآپیون دآرند امّا
دختر خوشتیپ چادری دیگر خوشحال نیست!
در این شهر پسری که قرار است مُهَندِس بِشَوَد از روزی که با او بگردد معتآد میشود
شهری که در آن زنـآن حُکم مَـگس هآی فرآوان رآ دارند و به قول یک عده، این زنآن هستند که مَردآن رآ تور میکنند!
این شهر میگوید زَن برای کار در شرکت خصوصی باید بدحجاب باشد!
شَهری که میگوید بآزیگر جلوی دوربین مثبت بآشد و در پشت دوربین، اصلا مُهم نیست!
شهری که میگوید گوشهآی خود را مثل موش بیرون بگذارید تا خوشگل شوید!
شهری که مَردُمش فِکر می کنند هرچقدر آرایش کنند فهمیده تر هستند!
با اینکه هیچ ....................
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نآخن
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
مَن هَمینَم
نَه {چشمآטּ آبــﮯ} دارَم
نه {کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد}
هَمیشِه {کتآنـــ ــﮯ} مـﮯ پوشَم
روی {چَمَن هآ} غَلت میزَنَم
{عِشوه ریختَن} رآ خوب یادَم نَداده اَند
وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ
بوﮮ {اُدکُلنَم} مَستت نمیکُند
نگرآטּ پآک شدטּ {رُژ لَب} و {ریملَم} نیستَم
{لآک نآخن} هآیم اَز {هزآر مترﮮ} داد نمیزَند
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه {بلنَد} دآد میزَنم
{خدآیَم} رآ بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
و {بَعضـﮯ} آدم هآﮮ اَطرافَم
رآ هَم بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
شَبهآ پآیه پَرسه زَدن دَر {خیآبآטּ} و {مهمآنـﮯ} نیستَم
بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ {گوشـﮯ} پِچ پِچ کُنم
وَ بگویَم {دوستَت دآرَم}
وَلـﮯ اَگر بگویَم دوستَت دآرَم ،
دوست دآشتَنم {حَد ومَرزﮮ} ندآرَد
مَن {خآلِصآنه} هَمینَم...!...
مَن هَمینَم
نَه {چشمآטּ آبــﮯ} دارَم
نه {کفشهآﮮ پآشنِه بُلنَد{
هَمیشِه}کتآنـــ ــﮯ} مـﮯ پوشَم
روی {چَمَن هآ} غَلت میزَنَم
}عِشوه ریختَن} رآ خوب یادَم نَداده اَند
وَقتـﮯ اَز کِنارَم رَد میشوﮮ
بوﮮ {اُدکُلنَم} مَستت نمیکُند
نگرآטּ پآک شدטּ {رُژ لَب} و {ریملَم} نیستَم
}لآک نآخن} هآیم اَز {هزآر مترﮮ} داد نمیزَند
گآهـﮯ اَز فَرط غُصّه {بلنَد} دآد میزَنم
}خدآیَم} رآ بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
و {بَعضـﮯ} آدم هآﮮ اَطرافَم
رآ هَم بآ {تَمآم دُنیآ} عَوض نمیکُنم
شَبهآ پآیه پَرسه زَدن دَر {خیآبآטּ} و {مهمآنـﮯ} نیستَم
بَلد نیستَم تآ صُبح پآﮮ {گوشـﮯ} پِچ پِچ کُنم
وَ بگویَم {دوستَت دآرَم} وقتـﮯ حتـﮯ
به تِعدآد حروف دوستَت دآرَم هَم ، {دوستَت نـدآرَم{
وَلـﮯ اَگر بگویَم {دوستَت دآرَم} ،
دوست دآشتَنم {حَد ومَرزﮮ} ندآرَد
مَن {خآلِصآنه} هَمینَم!...