‏عزیزان! اونی که خیلی مهربونه و وایمیسه شما روی روانتون و ترساتون کار کنین و هر وقت خواستین برگردین نازش کنین و باهاش رفیق شین، حیوونان.
آدما ولی میرن. تراپی بری و خودتو بهتر کنی و برگردی‌ام، دیگه دیره. آدما وانمیسن شما خوب شی. خوبه که خوب شیا، ولی توقع پذیرش دوباره نداشته باش.


. .

وقتی قهر کرده و میخوایین نازشو بکشید مثل مولانا بهش بگید :
" خمرِ من و خمارِ من
باغ من و بهار من
خواب من و قرار من
بی‌تو به سر نمی‌شود "
این بیت دلجویی تضمینی داره .(:

‏وقتی دستمو میگیری با شصتت نازش کن لطفا

باور کنین پسرا هم گاهی نیاز دارن یکی نازشونو بکشه

امروز نمیدونم چم شده بود، اصلا نفهمیدم
فقط فهمیدم دلم پر کشید !
یهو از تو قفسه‌ سینم پر کشید و
اومد زرتی نشست کنار تو و دلبرت
انقدر نگاتون کرد، نگاتون کرد،
که دیگه نای برگشتن نداشت
پرنده شد و پر کشید و اومد نشست کفه دستت نازش کردی، نمیدونستی که منم اگه میدونستی که نازش نمیکردی
مگه نه؟
کاش میشد همیشه دلم همونجا پیشت باشه حداقل اونجوری هوایی نمیشه که بخواد واسه همیشه از کار بیوفته!

ولی من میگم
موی فر خیلی هم خوبه!
مثلا دلبر با موهای فر و بلند..
وقتی دلخوره و بخوای از دلش بیاری.. بری بشینی کنارش و هیچ جوری نشه دلش رو بدست بیاری!
وقتی روش رو اونور کرده و
هی چشماش رو اینور اونور میبره تا نتونی چشماش رو بخونی و نازش رو بکشی..
شروع کنی به بافتن موهاش!
وقتی موهاشو میبافی..
شروع کنی به حرف زدن و معذرت خواستن..
کم کم از دلش دربیاری..
دلش رو بدست بیاری..
با هر گره ای که موهاشو میزنی
یه گره از از دلش رو باز کنی..
#محسن_صفری‌‌‌

‌ ‌
‌ ‌

✿ کپشن خاص ✿

زنها
این موجودات عجیب!
ما مردها آن ها را ساده می گیریم
و همه چیز را از نگاه زمخت مردانه مان می بینیم
زن ها لطیف اند
دلشان میخواهد
با طنین شاعرانه اسمشان را بشنوند
و با ناز زنانه بگویند جانم!..
زنها این لطافت آفرینش
این شعرهای بی بدیل که اگر نبودند
گل نبود،
شعر نبود،
صلح نبود،
وفقط سیاهی بود
و سیاهی بودو
سیاهی...
این زیبایی خلقت
مگر چه می خواهد؟
فقط آغوش می خواهد
برای وقتی که نازش گل می کند
و صدای مردانه ای
که بگوید
بیا جانم
که آغوشم مأمن ناز و بهانه توست..

#علی_اسفندیار

وقتی داری نازشو میکشی بغلش کنی


پارسا

مثال مصدر لب هاش چیدن
به گل بوسه همه نازش خریدن
دو چشمانش دل سنگ مرا...وای
شنیدن کی بود مانند دیدن

#الهه_رضایی

واژه های شعرهایم را چراغانی کنید
دلبرِ نامهربان را شعر درمانی کنید

بی وفا باور ندارد عاشق چشمش شدم
این دل دیوانه را باید که قربانی کنید

جشن و شادی ها گرفته پای برهم میزنیم
با شعف چون عاشقان باید غزلخوانی کنید

دست نازش را گرفته چون عروسی باوقار
بر بساط عیش چشمم خوب مهمانی کنید

#مهتاب_بهشتی