دلم افتاده در دام اباعبدالله
پریده بر سر بام اباعبدالله
من آن هیچم من آن وصلم من آن ناچیزم
که قیمت دارم از نام اباعبدالله
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ناچیز
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
محمود درویش نوشته:
آرزو میکنم عاشق کسی شوم
که هر چه بینمان اتفاق افتاد
هرگز غم و اندوه من را ناچیز نشمرد.
از یکجایی به بعد، دیگر ناراحت نشدم و از همانجا به بعد بود که بیشتر خوش گذشت و بیشتر فهمیدم که زندگی دقیقا چیست.
زندگی دقیقا خوشحال بودنِ در لحظه بود. اینکه به این باور رسیدهباشی که دلخوری و اندوه، هیچ فایدهای ندارد و بگردی و در بدترین چیزها هم دلایلی برای شادی و دلگرمی و لبخند پیدا کنی، حتی اگر ناچیز، حتی اگر کوچک. تو باید بلد باشی لذت ببری. باید از موانع جهانت پله بسازی و از غصههایت قصه ببافی و با لبخند برای آدمها تعریف کنی و آنان را به این باور برسانی که زندگی زیباست، وقتی خودت به زندگی، زیبا نگاه کنی...
#نرگس_صرافیان_طوفان
Never underestimate the others pain because the truth is that everybody suffers but some people hide it better than the other ones!
هرگز درد و رنج دیگران را ناچیز نشمار؛ چون واقعیت این است که همه رنج میبرند اما بعضی ها بهتر پنهانش میکنند
.࿐
گاهی با یک قطره ،
لیوانی لبریز می شود
گاهی با یک کلام ،
قلبی آسوده و آرام می گردد
گاهی با یک بی مهری ،
دلی می شکند !!
مراقب بعضی یک ها باشیم ...
در حالی که ناچیزند ، همه چیزند .
✿ کپشن خاص ✿
این را دیگر همه ی مردمانِ حاضر در اقلیمِ اطرافم میدانند که هر چند صباح یکبار ، بقچه ام را می اندازم گَلَم و با بغلی از کاغذ باطله راه می افتم میروم پشتِ هیچستان ! همانجا که سهراب بود …
تا شاید بتوانم دور از معاشرت و همهمه ی آدمها ، کمی از خودم را پیدا کنم ! چرا که من میدانم ، هرکجا ازدحام باشد ، صدایِ نور ، عطر آب ، سایه ی گنجشکها و رقص شمعدانی و دستِ خدا … گم میشوند !
در سکوت و غیبت از میانِ مردم است که تو میتوانی بیشتر آسمان را تماشا کنی و صفحات میان کتابت را ببوسی و یک تسبیح برداری و ذکر بگیری که “ چرا هستم !؟ “ و “ آخرین کار پیش از مرگم چه باید باشد ؟ “
و این بار دست از پا دراز تر برگشته ام !
شاید خیال کنید با طوماری حدیث و پند و نصیحت میخواهم آن ته مانده حوصله تان را بجَوَم و از آنچه فهمیده ام بگویم ! نه !
من دریافتم … به خوبی دریافتم …
نه آنقدر بزرگ هیبتم که جهان بی من بخشکد و مردم در نبودم تلف شوند یا در خاطرشان بمانم !
نه آنقدر ناچیزم که نشود لکه ای ، جوهری نور از حضورم بیوفتد روی زمین و جوانه شود ..
دریافتم آدمی همواره چیزی میانِ خوف و رجا بوده ! چیزی بینِ هیچ چیز و همه چیز بودن ! …
دریافتم که باید ما بقیِ ایامِ پیش رویم را به شنیدن بگذرانم … و بپذیرم من از دانستنی ها ، اندکی میدانم !
آن هم این است که :
“ هیچ چیز نمیدانم “
#میم_سادات_هاشمی
با خاطراتِ زیادی زندگی میکنیم
که اگر به خودشان بود،
تا حالا هزار بار از خاطرمان رفته بودند...
اما ما نگهشان میداریم. مُدام مرورشان میکنیم.
همان یک لحظهی کوچک که روزی قلبمان را به نفسنفس انداخته.
همان خاطرههای ناچیز دوستداشتنی،
که مسکنِ زخمهای روزمرگیاند.
#سید_محمد_مرکبیان
مرا ببخش
اگر چیزیکه برای #تُ ناچیز بهنظر میرسد،
برای من همهچیز است...!
. .
✿ کپشن خاص ✿
با خاطراتِ زیادی زندگی میکنیم که اگر به خودشان بود، تا حالا هزار بار از خاطرمان رفته بودند. اما ما نگهشان میداریم. مُدام مرورشان میکنیم. همان یک لحظهی کوچک که روزی قلبمان را به نفسنفس انداخته. همان خاطرههای ناچیز دوستداشتنی که مسکنِ زخمهای روزمرگیاند ...
#سید_محمد_مرکبیان
با خاطراتِ زیادی زندگی میکنیم که اگر به خودشان بود، تا حالا هزار بار از خاطرمان رفته بودند. اما ما نگهشان میداریم. مُدام مرورشان میکنیم. همان یک لحظهی کوچک که روزی قلبمان را به نفسنفس انداخته. همان خاطرههای ناچیز دوستداشتنی که مسکنِ زخمهای روزمرگیاند ...
سید محمد مرکبیان