اگر ناگهان احساس کردید که نباید وارد مکانی شوید، به دل خود اعتماد کنید و وارد نشوید.
اگر ناگهان احساس کردید که باید جایی را ترک کنید، به دل خود اعتماد کنید و آنجا را ترک کنید.
اگر ناگهان احساس کردید که نباید گفتگو را ادامه دهید، به حرف دل خود اعتماد کنید و به گفتگو پایان دهید.
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی ناگه
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
میگفت،
باور کن که دلیل تغییر رفتار ناگهانی آدما جز این دو مورد نیست:
یا به چیزی که ازت میخواستن رسیدن،
یا مطمئن شدن که دیگه بهش نمیرسن...
"Start by doing what's necessary; then do what's possible; and suddenly you are doing the impossible."
"با انجام آنچه لازم است شروع کنید؛ سپس آنچه ممکن است را انجام دهید؛ و ناگهان میبینید که در حال انجام غیرممکن ها هستید."
انقدر از تغییر رفتارهای ناگهانی اطرافیانم خستهم و قلبم شکسته که بعضی مواقع از خودم میپرسم آیا روابط انسانی به دردش میارزد؟
انقد از تغییر رفتارهای ناگهانی اطرافیانم خستهم و قلبم شکسته که بعضی مواقع از خودم میپرسم آیا روابط انسانی به دردش میارزه؟
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
«پروکسی | پروکسی | پروکسی | پروکسی»
میدونی قشنگترین جای زندگی کجاست ؟
اونجاست که به دلت فرصت میدی !
بهش این جرئتو میدی که دوباره به زندگی اعتماد کنه
بدیارو فراموش کنه
دوباره منتظر یه اتفاق ناگهانی
خوب باشه ...
منتظر یه آدم تازه
بهش فرصت میدی که گذشته رو با همه بدیاش ببخشه و بذاره اتفاقات گذشته تو گذشته بمونن
اینجا قشنگترین جای زندگیه
جایی که از صفر شروع میکنی
جایی که دوباره متولد میشی ...
. .
He suddenly remembered what he had been through
He cried, as if
There are few tears to cry
ناگهان به یاد آنچه از سر گذرانده بود
به گریه افتاد، چنان که
اشک برای گریستن کم میآورد
•
و ناگهان میفهمی زمان و زمانه تو را آدم دیگری کرده ...
♡
دوست داشتـہ شـدن، مثل این مے مونـہ کـہ وسط صحنـہ اے کـہ توش نقش سیاه لشکری، یکے روت نور بتابونـہ و ناگهان تبـدیل بشے بـہ نقش اول .....️
مینویسم و ناگهان پاک میکنم؛ چون یهو از خودم میپرسم « مطمئنی هنوز هم میفهمه؟! مطمئنی هنوز هم قلب داره؟! »