به قول شایع:
الهی نتونیم نیشمونو ببندیم از خنده :)
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نتونیم
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
سیاست جاش تو روابط دیپلماسیه نه رابطه
عاشقانه، مگه چقدر عمر میکنیم که نتونیم با
یه نفر بی شیله پیله و خود واقعیمون باشیم…
.࿐
.
بیا بدون هم نتونیم زندگی کنیم خب؟
♡
Even if we can't be together in the end,
I'm glad that you were part of my life.
حتی اگه نتونیم آخرش باهم باشیم؛
از اینکه بخشی از زندگیم بودی خوشحالم.
. ⃟.
حتی اگه نتونیم آخرش باهم باشیم..،
من از اینکه بخشی از زندگیم بودی،خوشحالم..!
Even if we can't be together in the end, i'm glad that you were a part of my life.
حتی اگه نتونیم در آخر کنار هم باشیم، خوشحالم که بخشی از زندگیم بودی.
For More
مهارت مدیریت خشم
خشم یک جور هیجانه، هیجانی طبیعی، هیجانی داغ و قرمز، هیجانی که وقتی سراغمون میاد، یک جور انرژی مضاعف توی بدن ایجاد میشه که انگار بدن رو به سمت دفاع از خودش سوق میده ،دفاع از حمله ای بیرونی، چه حمله ای فیزیکی و چه حمله ای روانی! اوضاع توی حمله های فیزیکی که مشخصه، اما حمله های روانی، مثل توهین ها، تحقیرها، ضایع شدن حقمون و به خطر انداختن موقعیت من ، می تونه علامت خطر برای فعال شدن این انرژی قدرتمند باشه. پس بنابراین خشم،برای نوع بشر( یا هر موجود دیگه) اثر بقا داره، و ما اگر خشمگین نشیم ، نمی تونیم از خودمون دفاع کنیم، و وقتی نتونیم از خودمون دفاع کنیم، از بین می ریم! پس ما حق داریم خشمگین بشیم، و از این حس به نحو احسنت ، جهت ادامه زندگی مون استفاده کنیم! پس چرا داریم مدیریت این هیجان رو آموزش میدیم؟! چون این هیجان هم مثل تمام هیجانهای دیگه ، باید از راه درستش ابراز بشه تا آسیب نزنه، نه به من ، و نه به دیگری! مشکل اصولا از جایی شروع میشه ما زیاد از حد این حس رو تجربه می کنیم، دم به دیقه! هر کی هر چیزی میگه، هرکی ، هر کاری می کنه من رو خشمگین می کنه! خب همونطور که گفتیم وقتی آدمها تحقیر و توهین می کنند و یا حقمون رو می گیرن ، ما می تونیم خشمگین باشیم، اما اگر تمام رفتارهای آدمهای اطراف رو تحقیر و توهین برداشت می کنیم، یعنی یک جای کار ،گیر اساسی داره، و اونجا، جایی هست که نقاط حساس من زیادن، و هر کی با فشار اون نقطه باعث میشه جیغ من به هوا بره ، فکر می کنم همه دنیا منو تحقیر می کنند ، نادیده می گیرن و میخوان حقم رو بخورن! و قطعا تو همچین دنیایی ، من باید با فریاد ، فحاشی، شکستن ، و کتک زدن، حقم رو از همه پس بگیرم. چون من پوست من انقدر نازک شده که تحمل نزدیک شدن هیچ عاملی، حتی کوچکترین عامل دردناک رو نداره، پوست روانی من ، همون عزت نفس معیوب رو میگم، همون نفسی که شدیدا زخمیه هیچ کس نمی تونه بهش دست بزنه. بهتره که نگاه کنیم و ببینیم که چه چیزهایی ما رو خیلی بهم می ریزن، اونها رو پیدا کنیم و بدونیم که اونها همون چیزهایی هستند که ما درون خودمون مشکلی اساسی می دونیم ، و درون خودمون هنوز باهاش کنار نیومدیم، و اونها زخم های ما رو تشکیل میدن ، زخم هایی که به جای معالجه و درمانشون، روشون رو پوشوندیم تا یادمون برن، اما آدمها با لمس اونها به ما نشون میدن که زخم ها هنوز هستند و باید براشون کاری کرد.
روانشناس فرنوش خالدی