آدم ها مثل کتاب اند،
از روی بعضی ها باید مشق نوشت،
بعضی را باید چند بار خواند تا
مطالبشان را درک کرد،
ولی بعضی را باید نخوانده کنار گذاشت :):
پست ها و اس ام اس های مربوط به کلمه ی نخوانده
عزیزان علاقه مند جهت ارسال جملات خود میتوانند با تلفن همراه به سایت ما وارد شوند تا پس از ثبت نام و ایجاد پروفایل قابلیت ارسال جمله برایشان فعال گردد،
شما میتوانید دوستان جدید در «کپی پیست کن» بیابید :)
شیار لبهایت
معراج آیه هایی ست
که در هیچ کتاب مقدسی
نخوانده ام
هر شب
به وحی بوسه هایت
بیدارم.....
شیار لبهایت
معراج آیه هایی ست
که در هیچ کتاب مقدسی
نخوانده ام
هر شب
به وحی بوسه هایت
بیدارم.....
شبتون زیبا.
انگار برایش هزار و یک شب بودم
مرا هرروزجور دیگری می خواند
گاهی با غم
گاهی با شادی
گاهی نخوانده اسرار می دانست
مرا ورق به ورق بلد بود
گویی خودم را در دیگری یافته بودم
#مینا_حسینی
✨
بـه بهانه کتاب هایت بـا مـن تماس بگیر
بـه بهانه فیلم هایی کـه از اتاقت برداشتـه امـ
بـه بهانه شعرهایی کـه برایم نخوانده ای
بـا مـن تماس بگیر
بـه بهانه بهانه هایی کـه نـداری
مردی از خانه ای که در آن سکونت داشت زیاد راضی نبود ، بنابراین نزد دوستش در یک بنگاه املاک رفت و از او خواست کمکش کند تا خانه اش را بفروشد ، بعد از دوستش خواست تا برای بازدید خانه مراجعه کند.
دوستش به خانه مرد آمد و بر مبنای مشاهداتش، یک آگهی نوشت و آن را برای صاحب خانه خواند.
" خانه ای زیبا که در باغی بزرگ و آرام قرار گرفته، بام سه گوش، تراس بزرگ مشرف به کوهستان، اتاق های دلباز و پذیرایی و ناهار خوری وسیع. کاملا دلخواه برای خانواده های بچه دار " . صاحب خانه گفت دوباره بخوان!
مرد اطاعت کرد و متن آگهی را دوباره خواند و صاحب خانه گفت : این خانه فروشی نیست!!! در تمام مدت عمرم میخواستم جایی داشته باشم مثل این خانه ای که تو تعریفش را کردی ، ولی تا وقتی که تو نوشته هایت را نخوانده بودی نمی دانستم که چنین جایی دارم ...
خیلی وقت ها نعمت هایی را که در اختیار داریم , نمی بینیم چون به بودن با آنها عادت کرده ایم ، مثل سلامتی ، مثل نفس کشیدن ، مثل دوست داشتن ، مثل پدر ، مادر ، خواهر و برادر ، فرزند ، دوستان خوب و خیلی چیزهای دیگه که بهشون عادت کردیم و قدر نمی دونیم در صورتی که هر کدام به تنهایی نعمت های بزرگی هستند .
پروردگارا سپاس از بابت تمام مهرباني هايت و تمام این نعمتهای بی دریغت
بهترین دوستِ كسی نبودم...
حتی بهترین دوستِ بهترین دوستانم...با
مزه نیستم جوری كه دل و رودتون به هم بپیچه و وقتی نیستم بگید جای فلانی خالی اگر بود چقد خوش میگذشت...
آنقدری كتاب نخواندهام،
سفر نرفتهام،
تجربه های جالب انگیز نداشتهام...
یا موسیقی شناس نبوده ام كه بشود باهام حرف های این شكلی زد...
لحنم،
قیافم،
لباس هایی كه میپوشم خیلی معمولی هستند...
هیچ ایدهای برای نجات دنیا ندارم!
خیال پردازِ خوبی نیستم...
مدتی است اصراری به هیچ چیز ندارم،
به برآورده شدن خواسته هایم ندارم ...
اصراری ندارم اگر خیلی دلتنگش میشوم خیلی دلتنگم شود!
اگر دوستش دارم ،
دوستم داشته باشد...
اصراری ندارم به غافل گیر شدن...
من معمولیَم و معمولی بودن هیچ غمگین نیست به نظرم !
معمولی بودن فقط خیلی معمولی است :) معمولی بودن شاید همان دلیلی است كه باعث میشود بهترین دوست كسی نباشم!! كسی كه وقتی از هم پاشیدهای بهش زنگ بزنی و بگی بیا جمعم كن...
شاید این معمولی بودنم خوب باشد برای بقیه...
یكجوری كه جای خالیام نه به چشمشان بیاید نه هیچ دردی بپیچد توی دلشان!
تفنگ هاى پر براى شليك به مغزهاى پر ساخته شده اند!
و مغزهاى خالى براى پر كردن اين تفنگ ها!
از كسی كه كتابخانه دارد و كتابهای زیادی میخواند نباید هراسید،
از كسی باید ترسید كه تنها يك كتاب دارد و آن را مقدس می پندارد،ولی هرگز آن رانخوانده است...
صبح شهریوری
بگو به شهریور...
که ما بیشتر عاشقانه هایمان را هنوز نخوانده ایم!
گذاشته ایم تا با تو به میهمانی پاییز برویم.
و در خش خش برگ های رنگارنگش همه عاشقانه هایمان را پای کوبی کنیم.
راستی به غم بگو
پاییز امسال...
من با تو قهرم
عاشق شده ام
دلت بسوزد!
نیمکت کهنه باغ
خاطرات دورش را
در اولین بارش زمستانی
از ذهن پاک کرده است...
خاطره شعرهایی را که هرگز نسروده بودم
خاطره آوازهایی را که
هرگز نخوانده بودی...
#حسین_پناهی